فیزی،جما،نایل،لی،زین،وحالا دستایی که دورم حلقه شده بودند،وبوسه ای که روی گردنم نشست..وپاهایی که داشت سست میشد،ودستای قوی حلقه شده که نگهم داشته بودند.

_ خب گایز..مرسی از همراهیتون..وخب قیافه عشقم به اندازه کافی نشون میده که چقدر سورپرایز شده ونقشه خوب انجام شده،میدونم که دقیقا به هیچ جاتون نیس که میزبان ها کنارتون باشن یا نه،الان هم بقیه مهمون ها میرسن پس لذت ببرین وبذارین من به عشقم برسم.

هری رو به آدمایی که با لبخند مارو نگاه میکردن گفت،دستشو دورم حلقه کرد،وآروم کمکم کرد تابه سمت آسانسوری که گوشه اتاق بود بریم.

اصلا نمیتونستم باور کنم هیچی رو گیج بودم اونقدر که حتی نمیتونستم واکنش نشون بدم.

آسانسور وایساد وهری دوباره کمکم کرد تا برم بیرون،راهروی کوچیکی بود که انتهاش به یه در سفید ختم میشد،راهرویی که به جای دیوار از شیشه پوشیده شده بود ومیتونستی راحت بیرون رو نگاه کنی.

جلوی در بودیم وهز میخاست در رو باز کنه،لبخند از صورتش کنار نمیرفت کنار در دستشو آروم کشیدم تا متوقف بشه..

_ میشه..بگی..میشه بگی اینجا چه خبره؟

_ اینجا جشن ولنتاین من وعشقمه وحالا ما اینجاییم تاسورپرایزمون رو کامل کنیم.

گیج بودم ولی سعی کردم یکمی خودمو جمع کنم.

هری درو باز کرد وارد اتاق شدم...وامشب برای باردوم دوباره سورپرایز شدم.

این یه اتاق عجیب دیگه بود..اتاقی با دیوار های به رنگ آبی..اوم شایدم طوسی..نمیدونم یه چیز شبیه چش..لعنت دیوارهایی به رنگ چشم هام.

وسط اتاق یه تخت به رنگ سرمه ای بود..و واقعا همه چیزش سرمه ای بود.رنگی که هارمونی خوبی با فضای اتاق داشت روی زمین پوشیده از رز های سفید مخملی با شمع های معطری بود که کنار هم چیده شده بودند.

یه لحظه صبر کن اینجا فقط با یه چراغ خواب کوچیک اینقدر روشن شده؟

سرمو بلند کردم تا دنبال منبع نور بگردم..

اوه مای گاد..این دیگه چیه؟

سقف شیشه ای بود..واین نور ماه بود که مثل یه گوی نقره ای بزرگ نزدیک سقف قرار داشت،این جا واقعا زیبا بود،روشن وتیره بودن اتاق وسیاهی وسفیدی آسمون شب هارمونی قشنگی ایجاد کرده بود.

با خالی شدن زیر پام دادبلندی زدم زیادی تو فکر غرق بودم.هری منو بغل کرد وگذاشت رو تخت،خودش بغلم دراز کشید وآروم صورت شکه امو بوسید...

انگار بوسه اش آتیشم زد..وهمزمان این آتیش تمام گیجی ام رو سوزوند.

ازبغل هری اومدم بیرون خودمو بالای تخت کشیدم وحیرت زده شروع کردم.

Don't Judge,just Trust(L.S)Where stories live. Discover now