¦Part 3

168 25 0
                                        


چی رو بنویسم؟
چشمهات، لبهات، دستهات...
قصه‌ی چشمهات قصه‌ی اشکهات بود که از چشم من بارید،
قصه‌ی لبهات...شکوفه های سرخی که که نتونستم برای خودم نگهشون دارم..؟
دستهات، دستهات...توی دستای من نیستن؛ دیگه من رو نوازش نمیکنن.

توی دستای من نیستن؛ دیگه من رو نوازش نمیکنن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Untrue | YeongyuWhere stories live. Discover now