My Enemy

part3

با نیشخند نگاهی به کارت های توی دستش کرد و کارت ها رو روی میز انداخت مثل همیشه برنده شده بود و حالا داشت با افتخار و تمسخر به کسایی که دور اون میز بودن نگاه میکرد

دختری که پشت سرش بود گیلاس شرابش رو دستش داد و انگشتای دست چپش رو روی شونه اش کشید و به سمت گردنش رفت

از جاش بلند شد با همون نیشخند سمت اوه سهون خم شد و یه نفس کل اون شراب رو بالا رفت ،گیلاس خالی رو روی میز گذاشت

همونطور که به چشمای سهون نگاه میکرد لوهان رو مخاطب قرار داد

_ لوهان شی امشبم مثل همیشه جذاب شدید، درست نمیگم سهون شی؟

سهون دندوناشو روی هم فشار داد و از جاش بلند شد

سهون_خیلی خوب،تو بردی حالا ازم چی میخوای؟
ابرویی بالا انداخت

_ فکر نمیکردم انقدر راحت باختت رو قبول کنی

میز رو دور زد و نزدیک لوهان که تقریبا به سهون چسبیده بود شد

_ولی خب خیلی دوست دارم یه شب...

سهون باعصبانیت غرشی کرد و یقه‌ی کتش رو گرفت و با دوندونای کلید شدش غرید

سهون_بهتره حرفت و کامل نکنی چون تضمین نمیکنم....

خنده ای کرد و انگشت اشاره‌اش رو روی لب های سهون گذاشت

پس لوهان نقطه ضعف سهون بود چه جالب
انگشت اشاره‌اش رو به سمت یقه‌ی کت سهون برد و با نوک زبونش گوشه‌ی لبش رو خیس کرد

_ سهون شی، وقتی نمیتونی با قوانین بازی پیش بری بهتر بیخیال بازی کردن بشی
از من به تو نصیحت؛سعی کن به بازی کردن فکرم نکنی تو واسه اینکار ساخته نشدی

با ضربه‌ای به سینه ی سهون اونو از خودش جدا کرد
کمی از سهون فاصله گرفت گیلاس شرابی
که دست لوهان بود رو از دستش قاپید و قلپی ازش خورد

_آها راستی... دیگه ام با این خوشگله به اینجور جاها نیا

گیلاس شراب رو به لوهان برگردوند وچشمکی به اون دختر مو بلوند که هنوز نگاهش میکرد زد
خوب میدونست هدف دختر چیه اما امشب اصلا حوصله نداشت

اون پیشنهاد رو هم برای لجبازی با سهون داده بود وگرنه همچینم اون پسر سلیقه اش نبود

با به یاد آوردن سلیقه اش با خنده سرشو به طرفین تکون داد 

دلش می‌خواست کمی بنوشه برای همین سمت بار حرکت کرد و روی صندلی پایه بلند اونجا نشست

_یه ودکا

بارمن سری تکون داد و مشغول کارش شد نگاهی به بارمن انداخت زیادی خوشتیپ بود موهای مجعدش رو با کش بسته بود و پشت بهش مشغول کارش بود

+ چیه نکنه چشتو گرفته ؟

با شنیدن صدایی آشنا به سمت صاحب صدا برگشت
حاضر بود روزی صد دفعه چشماشو با اسید بشوره ولی اون شخص رو نبینه