Part 11 ( Last part) +18

Start from the beginning
                                        

جونگ کوک: اوکی خوبه ، پس به نظرم بهتره بریم پول رو پرداخت کنیم و زودتر بریم خونه .

هر سه نفرمون از روی صندلی بلند شدیم و رفتیم تا یکیشون پول رو پرداخت کنه

تهیونگ: خیلی خب من کارتم همرامه خودم پرداخت میکنم

جونگ کوک: چی ؟ اختیار دارید ، خودم پرداخت میکنم

تهیونگ: هان؟ چت شده کوک؟ چرا یه طوری حرف میزنی انگار اولین باره من رو میبینی.

جونگ کوک: اولین بار نیست همیشه تو پرداخت می‌کنی حالا یه بار من چی میشه مگه؟

تهیونگ: باشه تو پرداخت کن اما دفعه بعدی‌ وجود نداره داداش

جونگ کوک:‌ ایشش

POV Jimin: با بحث کردن اون دوتا خندم گرفته بود ، آخرشم جونگکوک پرداخت کرد و از رستوران زدیم بیرون و سوار ماشین شدیم.

تهیونگ: جیمین امشب چطور بود ؟ غذات رو دوست داشتی؟ بهت خوش گذشت عزیزم؟

جیمین: بله ددی ، خیلی ممنون که برام وقت گذاشتین

جونگ کوک: وظیفمونه بیبی ، از این به بعد هروی خواستی به خودمون میگی بیبی بوی .

جیمین از اسم مستعاری که جونگکوک براش گذاشته بود خوشش اومده بود و در این حال صورتش از خجالت قرمز هم شده بود.

جیمین : اوهوم ، چشم ددی

............

بعد از چند دقیقه رسیدیم به عمارت .

تهیونگ: جیمین بیا بریم اتاق کارت داریم .

جیمین یه لحظه با حرف تهیونگ قلبش به تپش در اومد و برای خودش چندتا اشهد خوند .

اون با ددیاش از پله ها بالا رفتن و وارد اتاق شدن .

جونگ کوک: خب... ببین جیمین ما نمی‌خوایم بترسونیمت و سوالی که قراره ازت بپرسیم بر اساس رضایت خودته ، باشه بیبی؟

جیمین: سوالتون چیه ددی

جونگ کوک: ته تو بهش بگو

تهیونگ با نگاهی پرشور به جیمین نزدیک میشه و نفس عمیقی می‌کشه و با شجاعت سوال رو مطرح می‌کنه.

تهیونگ: خب... جیمین مایلی که رابطمون رو عمیق تر کنیم ؟

جیمین:‌ منظورت چیه ددی

جونگ کوک: بیبی ما منظورمون این‌ که دوست داری با ما رابطه داشته باشی؟

جیمین با تعجب به اون دوتا نگاه میکرد و نمی‌دونست باید بهشون چی بگه ، البته جیمین خودش دوست داشت که سکس رو تجربه کنه اما کمی هم از اون می‌ترسید چون باکره بود .

جیمین: امم راستش ، .... آره ددیز من می‌خوام باهاتون تجربش کنم اما ...

تهیونگ: اما چی بیبی؟

عشق در دنیای مافیاییWhere stories live. Discover now