فلشبک-
" آقا؟ شما شوهرشی؟ "
دستهای لرزونش آروم و قرار نداشتن. نفسش به شماره افتاده بود. احتمالا صورتِ رنگپریدهش جوابی بود که اون پرستار بهش نیاز داشت.
" آقای کیم شما هستید؟ " تهیونگ نمیدونست هوا رو چطور فرو بده. سری تکون داد. چیزی نمیگفت اما همهی اعضای صورتش، حتی اون دستای لرزونش در حال التماس پرستار بودن.
" متاسفم آقا. "
ضربان قلبش رو حس نکرد. خواست بپرسه چه بلایی سرم اومده ولی زبونش نمیخواست ازش اطاعت کنه.
" همسرتون حالش خوبه اما نتونستیم بچه رو نجات بدیم. "
به سینهی تنگش چنگ زد و به سرفه افتاد: " خدایا! " گرمیِ شادی رو که توی چشمش جمع میشد، حس میکرد.
" حالتون خوبه؟ "
" خوبم... " نهایت تلاشش رو کرد این کلمه رو ادا کنه: " همسرم خوبه. "
" به زودی به هوش میاد. متاسفم آقا. بچهتون... "
تهیونگ سری تکون داد: " همسرم مهمتره. نگران اون بودم. " جایی برای نشستن پیدا کرد و این بار که هوا رو فرو داد، دست لای موهاش بُرد. دستهای چنگ زد و چشماشو بست: " سلین خوبه، حالش خوبه. چیزی نیست. "
" اما ممکنه مرگ این بچه همسرتونو تحت تاثیر قرار بده. "
یادش افتاد سلین با چه شوقی اتاق بچهشونو چیده بود. دوتایی دیوارها رو رنگ زده بودن و وسط رنگکاریِ کثیفشون، با چندتا آهنگ کانتری که از ضبط پخش میشد، رقصیده بودن. همو بوسیده بودن و سلین تهیونگ رو مجبور کرده بود دست روی شکمش بذاره تا خودش حس کنه قلبِ بچهشون چقدر تند و سریع میتپه.
" اشکالی نداره عزیز دلم. " زمزمهکنان سر بالا گرفت و با خودش فکر کرد چطور باید سلینی رو که قراره برای بچهی از دسترفتهش عزاداری کنه، به آغوش بگیره و نوازش کنه.
.
.
." جیمین؟ "
پسر عینکی تیکهی چسب رو روی دم بادکنک چسبوند و با دهانی بسته جواب داد: " ممم؟ "
چند دقیقه پیش که جونگکوک این نردبون دوطرفه رو از کتابخونهی وسیعش بیرون کشید و توی حال آورد تا جیمین راحتتر خونه رو برای تولد یونلی تزیین کنه، نمیدونست جئون قراره به کمکش بیاد و اون طرف نردبون بایسته؛ درست کنارش. و حین تماشای حرکات جیمین، تیکههای چسبو به دستش بده، یا حتی شرشرههای هفترنگ رو به کمک هم نگهدارن.
" کابوسات چطورن؟ "
حالا که نزدیک ایستاده بود، صدای صیقلخورده و دلپذیرش رو به وضوح توی گوشش میشنید. چیزی توی سینهش تکون خورد. جیمین در جواب گفت: " میرن و میان. راحتم نمیذارن. "
YOU ARE READING
LUCIAN |Kookmin| Hiatus
Fanfictionتو مریضی جونگکوک! LUCIAN BY BLACK STAR ژانر: جنایی، قتل، روانشناسی فصل اول: تکمیلشده ✓ چنل: @blackstar_writes