46

1.3K 142 3
                                    

بچه ها این پارت اسمات ویکوک 🔞
چون خواسته بودین 🤭
اگه دوست ندارین رد شین نخونین 👀
___________________________________________
تهیونگ : خب کوک
نگاهی به کوک انداخت و پوزخندی زد
کوک: اومم..ددی..من شوخی بدی کردم پس حاضرم تنبیه شم
چشمکی به ته زد ، خندید. تیشرتش دراورد
ته سمتش رفت . نگاهی به بدن پرستیدنی کوک کرد .
ته: میدونی که عاشق این بدنم
کوک : ثابتش کن
یقیه پیراهن ته چنگ زد لباشون به هم نزدیک کرد.
جوری که گرمای نفساشون روی صورتشون حس میکردن لباشون با کوچکترین تکونی بهم میخوردن
ته نگاهی به دوتا چشمای مشکی و گرد رو به روش کرد.
ته: ولی این یه تنبیه بیبی
کاری میکنم اسمم فریاد بزنی
کوک : منتظرم
لبای ته بوسید .ته دستش پشت کمر کوک گذاشت.
با طمع لباش میمکید.
کوک روی تخت خوابوند. گاز ارومی از لب پایینش گرفت.دستش روی عضو کوک کشید. کوک ناله خفیفی کرد.از روی کوک کنار رفت .
ته : درشون بیار بیبی
ته سمت کمد رفت ، کوک بدون هیچ حرفی شلوار و باکسرش پایین کشید. روی تخت خوابید . پاهاش باز کرد قوسی به کمرش داد جوری که مطمئن باشه اون سوراخ صورتی حسابی برای ته خود نمایی می‌کنه.
ته ، بعد از برداشتن ویبراتور و دستبند و لوب سمت کوک برگشت با دیدن اون صحنه پوزخندی زد .
ته : بیبی بوی داری کاری میکنی بهت سختتر بگیرم
کوک: اه...ددی زود باش..
ته به بی قراری بیبیش لبخندی زد سمتش رفت ،بوسه ای روی کمرش گذاشت ،دستش از نوازش وار روی کمر کوک کشید . دستای کوک به تاج تخت بست. مکی از لاله گوشش زد و کوک ناله خفیفی کرد.
ته : بیارش بالا
اسپنکی به بوتیش زد
کوک: اهه
پاهاش خم کرد و بوتیش بالا اورد . ته بدن خوشفرم کوک نگاهی انداخت اون عاشق لمس کردن و مارک کردن این بدن بود. زبونش روی لپ بوتی کوک کشید ، حس زبون خیس ته روی بوتیش بدنش لرزید. ناله ریزی کردی . ته گاز ارومی از بوتیش گرفت
کوک: اخخ ددی وحشی
ته اسپنکی به بوتیش زد
ته : جز ناله چیزی دیگه ای نمیخوام
لپ بوتی کوک چنگ زد با دیدن سوراخ صورتی کوک پوزخندی زد .
حس گرمای نفسای ته روی ورودیش، بهش حس فوق العاده ای میداد. ته زبونش روی خط بوتیش کشید و ناله کوک بلند شد اروم باز زبونش باهش بازی میکرد و ناله کوک بیشتر میشد .‌ مکی از ورودیش زد و زبونش واردش کرد.
کوک: اهههه...
با حس زبون ته داخلش که دیواره هاش لمس میکرد، قوسی به بدنش داد و ناله میکرد.
ته با پوزخند به کارش ادامه میداد . به ناله های کوک گوش میداد، بعد از اینکه مطمئن شد کامل اون حفره خیس کرده زبونش بیرون کشید .
کوک ناله اعتراضی کرد .
ته : قرار نیست اسون باشه
ویبراتور برداشت ، با لوب چربش کرد . اون روی ورودی کوک گذاشت .واردش کرد .
کوک: اههههه
فشار ویبراتور به دیواره هاش حس میکرد.
ته دستاش از تاج تخت باز کرد . لبه تخت نشست.
ته : بیا اینجا بیبی
کوک با دستای بسته سمت ته رفت تکون خوردنش باعث میشد ویبراتور دقیقا پورستاتش هدف بگیره.
روی پاهای ته به شکم خوابید . ته دستش روی بوتیش کشید.
ته : تا ۱۵ باید بشماری
کنترل ویبراتور برداشت و فعالش کرد ، با حس لزرش ویبراتور داخلش ناله های کوک بلند شد . ته اسپنکش شروع کرد .
کوک: اههه ..یک
دو..اهه
اهه..سه ...چهار..اه..پنج...اه
ضربه های ته باعث میشد ویبراتور بیشتر به نقطه حساسش بخوره ناله های کوک بلندتر میشد. بین ناله هاش تعداد اسپنک ها میشمرد . ته کم کم درجه ویبراتور بیشتر میکرد ناله های کوک دیگه تبدیل به جیغ شده بودن .
کوک: اه...۱۵..اه...دد..
سوزش توی بوتیش. فشاری که ویبراتور به نقطه حساسش میورد اون به اوج رسونده موند کم مونده بود تا کام بشه ،
کوک: اهههه ...ددی...
ته نگاهی به بوتی قرمز کوک کرد ، ویبراتور خاموش کرد.‌کوک نفس نفس میزد . انگشتش روی خط بوتیش کشید با حس خیس بودن کوک پوزخندی زد
ته : میخوام بدونم در کنار اون چندتا از انگشتام داخلت جا میدی
انگشتش واردش کرد .
کوک: اهههه
ته دستش روی کمر کوک گذاشت تا تکون نخوره و دومی واردش کرد‌
کوک: اهههه..دد...
ته : فاک .. داری انگشتای منو میکشی توی خودت
ضربه های اروم و با فاصله ای میزد ، کوک با حس انگشتای کشیده ته داخلش که ویبراتور به بیشتر به نقطه حساسش فشار میداد، ناله های بلندی میکرد.
ته بعد چند ضربه انگشتاش و ویبراتور از کوک بیرون کشید. کوک نفس راحتی کشید ، ولی برای خالی شدن حفره ای که نبض میزد و خیس بود ناله ای کرد.
ته : ولی تنبیه تموم نشده
کوک: اه..لطفا ..ددی میخوامش
کوک به کمر روی تخت خوابوند. دستاش بالا سرش برد .
ته: دستات باید بالا باشن
سرش توی گردن کوک برد نفس عمیقی کشید تا بوی کوک حس کنه ، بوسه ای گذاشت. جاش مکید. ناله های اروم کوک بلند شد ، گوشه گوشه بدنش بوسبد و مارک کرد ، به ناله های اروم کوک گوش میداد. با دستش فشاری به عضو کوک داد .
کوک : اههه
ته: تا نگفتم نمیتونی بیایی
کوک،: اههه..
زبونش سمت نپیل کوک برد شروع به مکیدنش کرد.
ناله های کوک بلندتر شد . همزمان فشار دستش روی عضو کوک بیشتر میکرد .
کوک: اهههه...بسه ...من میخوامت..اههه...دد
کوک از شدت نیازش نالید ، درد توی پایین تنش حس میکرد .
ته هم حس اون حفره خیس و تنگی که داشت براش نبض میزد و دور عضو سخت شده اش که تقریبا داشت باکسرش جر میداد میخواست.
گاز ارومی از نپیل کوک گرفت و از روش کنار رفت .
لباساش دراورد . روی کوک برگشت. لبای کوک بوسید
عضوش رو عضو کوک کشید
کوک: اههه
پاهای کوک رو شونه اش گذاشت و لباش بوسید ، عضوش روی خط بوتیش کشید، ناله های کوک توی دهن ته محو میشد ، ملافه بیشتر توی دستش مچاله کرد.
ته سر عضوش روی ورودی کوک گذاشت با یه فشار کامل واردش کرد.‌ ناله بلند کوک توی بوسه شون خفه شد . سرش بیشتر به تخت فشار داد. از لبای کوک فاصله گرفت.
ته : فاک ...
ته ضربه هاش شروع کرد ، ناله های کوک بلند شد .اتاق صدای ناله های کوک و صدای برخورد بدناشون پر کرده بود.
حس دیواره های تنگ و خیس کوک دور عضوش جوری که اون بیشتر داخل خودش میکشید. براش فوق العاده ترین حس بود.
حس ضربه های ته داخلش ، فشاری که عضو سخت ته به دیواره هاش میورد ناله هاش بیشتر میکرد.
با حس برخورد عضو ته به پروستاتش ناله جیغ مانندی کرد. بدنش قوس داد .ته با پیدا کردن نقطه حساسش پوزخندی زد .
کوک: اههه...دد...سریعتر..اه..
ته با شنیدن درخواست کوک رونای کوک گرفت . ضربه هاش سریعتر و عمیق تر میزد و ناله های کوک که تبدیل به جیغ شده بودن تنها چیزی بود که میشنید.
کوک فشار توی عضوش حس میکرد.
کوک: اهه..ددییی.. اههه..نمیتونم...اهه
ته: هنوز نه بیبی
کوک بیشتر ملافه چنگ زد .سرش به تشک فشار داد.
دیواره هاش دور عضو ته تنگتر شده بودن .
ته: لعنتی..تو منو دیوونه میکنی کوک
کوک: اهههه...
دیگه لذتش داشته به درد تبدیل میشد . فشار پایین تنش دیوونه اش میکرد . بدنش میلرزید
کوک: اه...دد...
اشکی از گوشه چشمش ریخت.
ته : بیا بیبی
با حس نزدیکی خودش .دستش سمت عضو کوک برد بهش هند جاب داد‌.
کوک: اههههه
توی دست ته کام شد . ته ضربه هاش ادامه داد، کوک نفس نفس میزد و ناله میکرد .
کوک : اهههه...بسه
ته: صبر کن بییی
بعد چند ضربه بالاخره توی کوک کام شد . کوک با حس کام ته داخلش بدنش شل کرد ، نفس نفس میزدن ، ته لباش بوسید .
ته: عاشقتم
کوک: منم ددی..
ته عضوش بیرون کشید ، دستای کوک باز کرد ، بعد از تمیز کاری مسکنی به کوک داد ،کنارش دراز کشید ، دستش زیر شکمش گذاشت اروم ماساژ داد.
🔞

🔞

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
snow fox Where stories live. Discover now