Part 3: The String (2)

270 73 54
                                        

هایییی

واقعا واقعا حال نداشتم اپ کنم ولی عذاب وجدان تولد رد شده مونی و یکی از ریدرا باعث شد کون خویش را جمع کنم😂😂😂
تولدت مبارک ^-^ artificial_tear

هیومن یکی دو هفته بنا ب دلایلی اپ نمیشه تا مشکلمو حل کنم، فعلا با این سر کنین😶💜

🎼🎧🎼

که معمولا وقتی این حالت (نامجون بهش میگه خستگی و بی حوصلگی، هوسوک بهش میگه تنبلی) بهش دست میده، با رقصیدن از شرش خلاص میشه. ولی وقتی به استودیو میرسه و با روح خاکستری انعکاسش رو به رو میشه، انگیزه‌اش رو از دست میده و روی زمین ولو میشه‌.

زیر لب میگه، "دارم پیر میشم." و گوشی‌اش رو بیرون میاره. عکس‌هاش رو باز می کنه و با عقب زدن سراغ عکس‌های قدیمی میره، سال اول، سربازی، دبیرستان–

بیگ هیت. آروم بین عکس‌ها میگرده و از جزئیات عکس‌های قدیمی لذت میبره. نامجون با لپ‌های پرش، ایکجه با موی بلوند داغونش. خودش با دونگ هیوک که تو عکس اول مثل گروه هیپ هاپ آمریکایی NWA ژست گرفته بودن و تو عکس دوم دهن کجی کردن. یونگی که یکی از چندین کلاه مزخرفش رو سرش کرده و پشت عکس پنهان شده بود. هونچول که خط چشمش به طرز غیر حرفه‌ای تو خط مژه پایینش رفته بود. دونگ هیوگ ده دقیقه بعد از اینکه عکس گرفته شد مشتی حواله تخم‌هاش کرد و وقتی هونچول از درد به گریه افتاد، اشک‌هاش خاکستری کثیف بود. سئوکجین که چهار زانو روی زمین نشسته بود و تیکه کاهویی از دهنش بیرون زده بود.

باید این عکس‌ها رو حذف کنه. سال ها گذشته. این عکس‌ها فقط فضای گوشی‌اش رو اشغال کردن، و اگه وقتی به کسی میگه کارآموز بود حرفش رو باور نکنه، میتونه ویدئو Naver اش رو که تو جی وای پی بود نشونش بده. انگشتش با تردید بالای آیکون کوچیک سطل آشغال معلق میشه. 

هوسوک گوشی‌اش رو قفل می کنه و کنار میندازه. کی اهمیت میده؟ نامجون و سوکجین نمیدونن عکس‌ها رو داره، و سال‌هاست با بقیه افراد اون عکس حرفی نزده. با شرایط خیلی خوبی راهشون رو از هم جدا نکردن. البته واقعا خدا رو شکر. نصف گروه قدیمی DNH نامجون به خاطر داشتن علف لو رفتن، و هونچول پارسال به خاطر خشونت خانگی به زندان افتاد. هوسوک نمیخواد با همچین آدم‌هایی دوست باشه.

حالا هرچی. حالا هرچی. هوسوک به آیینه تکیه میده و کاملا ثابت دراز میکشه. حالا هرچی. 


خواب خودش رو میبینه. 

نه خودش، نه خودی که الان وجود داره؛ یه نسخه خاص از خودش، حدود ۱۸ ساله، که با وجود اینکه هیچ عضله‌ای نداره که به نمایش بذاره پیراهن جذبی پوشیده، و کلاه بیس‌بال با مارک Supreme رو به اعتماد به نفس بیخیالی برعکس سرش کرده. در حالی که لب‌هاش کمی از هم فاصله دارن‌ و سرش رو با بیتی که استودیو رو در بر گرفته تکون میده، به صندلی کامپیوترش تکیه میزنه.

 Internecine Where stories live. Discover now