Make Your Filter

Part 10

جونگ کوک: دقیقا همینو میخواستم بگم ولی خب خودت باید بفهمی دیگه.

جین اخماش توی هم رفت و چپ چپ بهم نگاه کرد. آخه چرا به من اینطوری نگاه میکنه؟

با رفتن جین، بلافاصله جونگ کوک کنارم نشست و گفت: عشقت به جین به کجا رسیده؟ هنوز تصمیم نداری بهش بگی؟

تهیونگ: چرا من باید بهش بگم؟ اگه اونم حسی بهم داشته باشه خودش بهم میگه.

جونگ کوک: چرا اینطوری فکر میکنی؟ نکنه انتظار داری دوباره حسی که بهت داره رو اعتراف کنه، اونم درست وقتی که تو ردش کردی؟؟

تهیونگ: آره... یعنی نمیتونه دوباره بگه؟

جونگ کوک: به نظرم اینبار نوبت توئه. میدونی که جین یه جورایی آدم مغروریه و اینبار منتظره تا بفهمه حس تو نسبت بهش چیه.

تهیونگ: سعیمو میکنم.

جونگ کوک: اگه هم موفق نشدی، هوسوک میتونه کمکت کنه. دو روز بهتون گیر بده دیگه کلا ازدواج میکنین.

با حرف جونگ کوک خندم گرفت و با صدای تقریبا بلندی خندیدم که جین اومد سمتون و گفت: اگه چیز خنده داری براش تعریف کردی به منم بگو که منم بخندم.

جونگ کوک با پوزخندی که روی لبش بود گفت: جین، من دیگه خودم دوست پسر دارم و نیازی نیست اینقد حساس باشی. بعدم مگه نسبت خاصی داری با تهیونگ که اینقد غیرتی میشی؟ تو فقط دوستشی، دوست.

وقتی جونگ کوک اینو گفت، جین لیوانی که دستش بود رو کنار گذاشت و به سمت صورتم خم شد.

جین: کی گفته من فقط دوستشم؟؟ من دوست پسرشم. مگه نه کیم تهیونگ؟

اینقد این حرفو یهویی زد که دست و پام رو گم کردم و ناخوداگاه سرمو تکون دادم. اونم که انگار منتظر یه علامتی از طرف من بود بدون هیچ حرف دیگه ای لباشو روی لبام گذاشت و آروم شروع به بوسیدن لبام کرد. خیلی شوکه شده بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم برای همین فقط همراهیش کردم ولی یهویی از هم جدا شدیم و با اعتراض برگشتیم سمت کسی که اینکار رو کرده بود.

جونگ کوک: الکی به من اونطوری نگاه نکنید. جین، من بهت اونطوری گفتم که یکم تحریک بشی و یه حرکتی بزنی ولی انتظار اینو نداشتم که فوری بیوفتی به جونِ لباش و اولین بوستون رو جلوی ما داشته باشین.

جین با خونسردی جواب داد: این اولین بوسمون نبود، سومیش بود. البته اگه بخوایم به عنوان یه بوسه ی عاشقانه در نظرش بگیریم، میتونیم بگیم که آره، اولین بوسمون بود.

جونگ کوک: سومین بوستون بود؟ یکیش که ماله اون شبی بود که تهیونگ مست بود.. اون یکی.. ببینم شما دوتا کی همو بوسیدین که ما نفهمیدیم؟

جیمین: جونگ کوکا، ما هممون میدونستیم فقط اون موقع تو هنوز وارد اکیپمون نشده بودی برای همین خبر نداشتی.