شام و خوردن تهکوک وارد اتاقشون شد کوک موند تا بچه ها رو به تخت ببره و بخوابونه
وقتی به اتاق برگشت ته روی تخت دراز کشیده بود و بالا تنش لخت بود ملافه رو روی پاهاش کشیده بود اما شکم سفید و سینه های سفتش تو چشم بود
و یه چیز دیگه
خالکوبی رو سینه ته کوک و شوکه کرد
اون چطوری تو این مدت کم همچین تتو خوبی زده بود به سمت ته اومد و روی تخت نشست
رو بدنش خم شد و جای قلبش و روی همون تتو رپ بوسید
تهیونگ موهاش و نوازش کرد و گفت: قشنگه ارشد؟کوک مک آرومی به پوست نرمش زد که باعث شد نفس ته کند شد با چشمای تیرش به مرد نگاه کرد و گفت: فوق العادس بیبی اینقدر که دلم کبودش کنم
ته دستش و رو بازو های کوک کشید و گفت: کی بدش میاد اما من کارت دارم
کوک و چرخوند و روی تخت انداخت رو شکمش نشست و اون موقع کوک تونست پاهای لخت همسرش و حس کنه دستاش و رو رونش کشید و گفت: شیطونیت زده بالا؟
ته رو بدنش خم شد و زبونش و رو لبش کشید و گفت: مگه میشی تو رو ببینم و برای داشتنت دیوونه نشم جئون
کوک با حس بوسه های مرد رو گردنش سرش و عقب برد و گفت: اه ته .... زیادی شیطون شدی
ته لبخند شیطونی زد و گفت: و تو عاشقشی
کوک ملافه رو از رو تنش کنار زد و گفت: توله گربه
ته گاز محکمی از گردنش گرفت که باعث شد کبود شه پایین تنش و رو دیک کوک تکون داد و گفت: هنوز کاری نکردم و سفت شده؟
پایین تر رفت و بین پاهای مرد قرار گرفت کوک موهاش و کنار زد و ته همون جوری که دکمه های شلوارش و باز میکرد زبونش و رو لبش می کشید وقتی دکمه شلوارم مرد و باز کرد با بیتابی باکسرش و در آورد و پایین تنش و لخت کرد
عضو مرد و تو دستش گرفت و لباش و بهش چسبوند مک آرومی زد و زبونش و رو رگاش کشید
باسنش و بالا داد تا جونگ کوک دید خوبی داشته باشهکوک لبش و گزید و نیم خیز شد
وقتی ته کل عضو و تو دهنش فرو برد کوک موهاش و گرفت و ضربه محکمی تو دهنش زد
ته رضایت مندانه چشماش و بست و گذاشت کوک تو دهنش ضربه بزنه
YOU ARE READING
kookv Sweet Family [ Completed ]
Fanfictionخانواده شیرین 🍸 زوج ها: کوکوی نامجین ژانر: فلاف امپرگ اسمات رومنس
part 8
Start from the beginning