Chapter 1

617 86 7
                                    

لاولیز قبل از شروع کردن این فیک یه سری چیز ها رو باید بهتون بگم. اگه دنبال فیکی می‌گردین که یه آلفای غولپیکر با یه امگای کوچولو و کیوت ازدواج کنه و آخرش هم چندتا بچه داشته باشن همینجا صفحه‌ی این فیک رو ببندین!
هدفم از نوشتن این فیک اینه که تمام آرمان‌های دنیا امگاورس رو زیر سوال ببرم. اگه دنبال یه فیک متفاوت با همه‌ی فیک‌های امگاورس هستین این فیک رو شروع کنین. ممنونم از انتخابتون.


جرعه‌ای از شرابش رو نوشید و نگاهی به جمعیت کرد. همه‌ی زن‌ها و مردها با لباس‌های شیک ایستاده بودن. چشم‌هاش رو در حدقه چرخوند. فایده نداشت.

هرچقدر هم که نگاه می‌کرد نمی‌تونست بین جمعیت کانگ تهیون رو ببینه. درسته، چوی بومگیو، آلفایی که به "بهترین آلفای شهر" معروف بود، از یه آلفای دیگه خوشش میومد. همه فکر می‌کردن چوی بومگیو قراره با یه امگای زیبا ازدواج بکنه و بهترین بچه‌ها رو به دنیا بیاره؛ اما بومگیو؟ اون اینطور فکر نمی‌کرد. اون از یه آلفای دیگه خوشش میومد و اصلا هم درموردش احساس بدی نداشت. رو به دوست صمیمیش، سوجین گفت:

-سوجینا، تهیون رو ندیدی؟

دختر که یک امگای زیبا بود سرش رو به دو طرف تکون داد.

-نه، فکر کنم از دستت فرار کرده.

-یــــا، اینجوری نگو. من که کاریش ندارم.

دختر خندید و جرعه‌ای از شرابش رو سر کشید.

-دروغ نگو بوم. تو بهش درخواست سکس دادی. یادت نرفته که هردوتون آلفایین، نه؟

بومگیو آهی کشید.

-واسه‌ام مهم نیست. من دوستش دارم. اون هم دوستم داره. می‌تونم توی چشم‌هاش اینو ببینم.

سوجین سر تکون داد. بومگیو و سوجین دوست‌های خیلی صمیمین. طوری که بعضی‌ها فکر می‌کنن اونها زوجن. البته طبیعیه. بومگیو یه آلفای قوی و محبوبه. سوجین هم یه امگای زیبا و اصیل. خیلی مناسب همدیگه هستن. با دیدن موهای طوسی رنگ تهیون از دور، رو به سوجین گفت: «سوجینا دیدمش، من دارم میرم.» به دنبال آلفای کوچیک‌تر راه افتاد.

با رسیدن به دستشویی مردونه، پوزخندی زد. وارد شد و در دستشویی رو قفل کرد. به روشویی صدفی رنگ تکیه داد. تهیون از دستشویی خارج شد. با دیدن بومگیو که به روشویی تکیه داده و با پوزخند نگاهش می‌کرد، یکه خورد. به‌روی خودش نیاورد که شوکه شده. مستقیم به سمت روشویی رفت تا دست‌هاش رو بشوره. بومگیو پسر رو به سمت خودش چرخوند و روش خم شد.

-چرا از من فرار می‌کنی؟

تهیون نفس عمیقی کشید.

-ازم دور شو بوم. می‌دونی که کارمون درست نیست.

بوسه‌ی خیسی روی سیب گلوی آلفای کوچیک‌تر گذاشت.

-کی اهمیت میده درسته یا غلط؟ تا وقتی برای هم باشیم؟

𝖫𝗂𝖺𝗋〢𝖳𝖾𝖺𝗀𝗒𝗎Where stories live. Discover now