💙part28💙

666 96 97
                                    

:وقتی فقط ۵سالم بود مادرمو از دست دادم..

مادربزرگ خیلی بی مقدمه شروع به گفتن راجب گذشته اش کرده بودو جونگین بدش نمی اومد اگه برای دقایقی هم که شده سرگرم بشه.

:ما فقیر بودیم وبعد از دست دادن خانواده ام فقیرتر هم شدیم.

//ولی گفتین مادرتونو ازدست دادین پدرتون که هنوز زنده بود؟

:پدر؟
چه فایده ای داشت وقتی حتی نمیتونستم راجب دردام بهش بگم؟

//ولی تو تنها ۵سالت بود!

:یه بچه ۵ساله هم درک داره جونگین..مادرم بخاطر اون مرد و من برای همیشه نسبت بهش کینه پیدا کردم.

دست هاشو به نشونه تسلیم بالا آورد.
اولین چیز مهمی که درباره اش فهمیده بود این بود که از پدرش به شدت متنفره!
برخلاف خودش که عین بت پرستشش میکرد.

:اون فقط برای یک سال تحملون کرد و یروزی تنهامون گذشت..من اون موقع تازه شمع های کیک دروغیمونمو فوت کرده بودم و کادوی پدرم این بود که بی کسمون کنه..درسته که ازش خوشم نمی اومد ولی اون وظیفه اش این بود که مراقبمون باشه.
بغیر خودم دوتا خواهر کوچک تر هم داشتم و دلم برای اونا میسوخت.

کمی از چایی تازه دمی که آماده کرده بود داخل فنجانش ریخت وبه بخارهایی که ازش بلند میشد چشم دوخت.
اون زن بنظر میرسید حرف های زیادی برای گفتن داره.

:وقتی ۲۰سالم بود حس میکردم اندازه ۷۰سال عمر کردم شاید هم بیشتر!اون موقع مشغول کار توی رستوران شده بودم درست مثل الانِ تو!
خواهرام بزرگتر شده بودن ولی بااین حال ۱۵و۱۲ساله بودن دلیل خوبی برای کشیدن اون همه درد نبود.
روزها به سختی می گذشت ولی بااین حال خوشحال بودم من دلیل داشتم واون شاد کردن خواهرام بود.
شاید زندگیه من عادلانه نبود ولی بااین حال پذیرفته بودمش من زندگی میکردم که خواهرام زندگی کنن..

زبونش و با چای خوش عطری که بوش فضای کوچک اتاق و گرفته بود خیس کرد.
چشم های خسته جونگین خیره به لب هاش بود تا بقیه حرف هاشو بشنوه. انتظار نداشت که با گذشته خارق العاده ای مثل فیلم ها روبرو بشه!همین که زن ِپیر خواسته بود درباره خودش حرف بزنه احساس خوشحالی می کرد این تنها کاری بود که میتونست درحقش کنه.

:من زندگی چندان جالبی ندارم ولی بااینحال دلم برای اون روزها تنگ میشه وقتی که هدف داشتم!
دلم میخواست دلیل لبخند کسی باشم حتی اگه خانواده ای نداشتیم کنار هم خوشحال بودیم.
دلم برای اون روزها تنگ شده برای مادرم و خواهرام.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Nov 11, 2021 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Blue LoveWhere stories live. Discover now