+ میشه کت و شلوارمو ببرین ، برای فردا آمادش کنین ؟

دختره جواب داد

= البته قربان

به سمت لباسم رفتم و بعد از برداشتنشون از اتاق خارج شد و در رو بست اخیش حالا میتونم استراحت کنم پیش به سوی خواب ...



🚫🚫🚫🚫🚫🚫
نامجون

+ آهه.... نام.. نامجون... آههه ...محکم تر

+بیبی..... خوبهه

حرکتمو تند تر کردم
+ ارهه.... آههه همونجا

با حرفش محکم به نقطه ی لذتش می کوبیدم
+ نامجون دارممم.... اهههه..... میام

با فهمیدن نزدیک بودنش سریع ازش بیرون کشیدم که بخاطر خالی شدن جیغ کشید

اروم کمرشو نوازش کردم که با کارم به کمر ضریفش قوس زیبایی داد بیشتر خم شدمو با دندونام گاز کوچیکی از گوشش گرفتم

+ نکن... آههه... درد داره

باسن خوش فرمشو بالا اورد و بی تردید رو دیکم میکشید که با حس سخت تر شدن عضوم اه مردونه ای سر دادم

_ لعنتی

با صدای بمم که بخاطر لذت دور رگه شده بود تو گوش لب زدم

_هیس بیبی می دونم چی میخوای الان جوری بهت لذت میدم که برام التماس کنی

همزمان دستم نوازشوار از باسن تا رونش در رفت و آمد بود ،با کارم لرزشی کرد و با بی طاقتی حرکت باسنش بیشتر شد لب پایینمو به دندون گرفتم و با لذتی که بهم تزریق شد چشمامو بستم حالا نوبت من بود بهش لذت بدم ، کمکش کردم به پشت بخوابه پاهاشو رو شونم گذاشتو دیگمو رو سوراخش تنظیم کردم
زمزمه کردم

_ بیبی آماده ای؟؟

هوسوک با صورت سرخش سری تکون داد و سریع چشماشو بست

با لحن دختر کشم گفتم
_ اگه چشمای خوشگلتو ازم بگیری لذت نمیبرما، هوممم دوست داری لذت نبرم؟؟

اروم پلکاشو باز کرد و سرشو به چپ راست تکون داد بوسه ی کوچیکی از لباش گرفتو مو ازش جدا شدم دیگمو دور سوراخش چرخوندم و همین کارم بی تابش کرد

+ اهههه ......نامجون

اروم واردش شدم

نهههههههههه

....

از خواب پریدم و چشمامو باز کردم نفس نفس زنان سعی کردم اطرافمو آنالیز کنم ، من کجام ؟؟؟

_اههههه... چقدر سرم درد میکنه

بیخیال فکر کردن شدمو اروم از رو زمین بلند شم چرا اینجا خوابیدم؟؟ هنوزم گیج میزندم،خیلی گرمم ،نگاهم به سمت بدنم رفت تمام بدنم گُر گرفته و قطر های عرق اروم به سمت پایین سر میخورند به زور روی پاهام ایستادمو تلو تلو خوران به سمت دستشویی رفتم در دستشویی رو باز کردم ، با باز کردن شیر مشت های پی در پی آبو به صورتم ریختمو توایینه به خودم خیر شدم ،هنوز تو شوک بودم ،چرا خواب اونو دیدم ؟؟

🔞MR. NAMJOON🔞Where stories live. Discover now