part 1

471 84 118
                                    

خب به دنیای Need for Speed خوش اومدید.

لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.


(بیاید اینجا امروز میخوام براتون یک داستان تعریف کنم. داستان پسری که جنون داشت، جنون سرعت. پسری که لقبش گاو وحشی بود و البته باید بگم کاملا متضاد با ظاهر معصوم و دوست داشتنیش. و همه چی از همین جنون سرعت و یک مسابقه خیابونی شروع شد.
پسری که توی تمام شانگهای معروف بود و توی تمام مسابقات خیابونی شرکت میکرد. زنجیره پیروزی های پی در پی اون توی مسابقات ماشین سواری خیابونی شکسته نشد تا زمانی که اون عوضی سر و کله اش پیدا شد. کسی که نه تنها زنجیره پیروزی هاش رو پاره کرد بلکه زندگیش رو هم زیر و رو کرد.)

توی یکی از شب های سرد زمستون، که انگار هوا قصد داشت تمام موجودات زنده رو منجمد کنه، به محل مسابقه رسید. به محض رسیدنش برف هم شروع به باریدن کرد و اتفاقات خوب اون روزش رو تکمیل کرد.

از ماشین با اخم های درهمی پیاه شد و در رو کوبید. صدای مزخرف و معترض جکسون مثل همیشه توی گوشش پیچید.

جک: عوضی وحشی با اون عروسک درست رفتار کن

+ بار آخرته به این گاو وحشی میگی عروسک

جک: چیه باز نیومده پاچه میگیری؟

+ کدوم احمقی توی این هوا مسابقه میده که ما دومیش باشیم؟

جک: قرار نبود هوا اینطوری بشه، یهویی بود. بعدشم نمیشد کنسلش کرد...درضمن تو که همیشه برنده ای چته پس؟

+ لعنتی من جنون سرعت دارم علاقه ای به مردن ندارم

یکی دیگه از دوست هاش با قدم های خونسردی بهش نزدیک شد و قبل از اینکه جکسون حرفی بزنه جوابش رو داد.

× نترس بابا هیچیت نمیشه

+ چه عجب پیدات شد لی

لی: کارم طول کشید...بداخلاقی باز که

بی حوصله به ماشین تکیه داد و دست به سینه شد.

جک: چیه باز با ددی جونت زدین به تیپ و تاپ هم؟

لی: هرکی ندونه فکر میکنه راجب شوگر ددیش حرف میزنی جک

+ دو دقیقه خفه میشین؟؟؟

لی: اره بگو حالا

+ لعنتی گیر داده باید برم شرکت...پسر یکی از سهام دارا که بعد از ما نفر دومه، از خارج اومده و میخواد به همه معرفیش کنه...من نمیفهمم یه پیری قراره پز پسرش رو بده چرا من باید برم؟

جک: چون یه پیری دیگه هم قراره پز پسرش رو بده

همونطور که حرف میزد بهش اشاره کرد.

Need For SpeedWhere stories live. Discover now