از این بدن خسته بودم.. از اینکه هر روز تهدید به مرگ بشم خسته بودم.. از اینکه کسی ناجی من نبود خسته بودم.. از خفه شدن گلوم با حرف های ناگفته خسته بودم.. حالا که اون عوضی رو نمیدیدم میتونستم زندگی جدیدی رو شروع کنم؟ ژانر: سد،رمانس،روانشناختی،جنایی هایی این اولین کار منه و ممنون میشم با حمایت هاتون بهم روحیه بدین برای ادامه دادنش:) .
1 part