شصت روز جلوی من بشین. ژانر:عاشقانه، مدرسه ای، روزمره، اسمات کاپل: ووسان، یونگی، سونگسانگ خلاصه: با برخورد نور به صورت گچی شده و به خواب رفته اش آروم لای چشمانش رو باز کرد. دستش رو جلوی صورتش آورد و سرش رو از روی میز کارش بلند کرد و به اطرافش نگاه کرد. با دیدن اینکه دوباره توی کارگاهش خوابش برده و به خونه نرفته پوفی کشید، کش و قوصی به بدنش داد و از جاش بلند شد. به مجسمه نیمه کاره روبه روش که یک چهره بود خیره شد. _تو یه چیزی کم داری...کی قراره کامل و بی نقص بشی؟!