my Professor Bitch

By ZAHRA_KPOPER

32.8K 7.2K 5K

_اوه فاک می گاد امکان نداره پسره کوچیکتر نگاهی به دوستش انداخت گفت +چرا وونهو واقعیت داره _یعنی‌واقعا اون بچ... More

my bitch professor
پارت اول "اون گی نیست"
پارت دوم "دیک دوسانتی"
پارت سوم"رقیب عشقی"
پارت چهارم"تعقیر دوست داشتنی"
پارت پنجم "اون ازم‌تعریف کرد"
پارت شیشم"اون خیلی هاته"
پارت هفتم"استاد کیم کصخول شده"
پارت هشتم"چشای بارونی"
معرفی شخصیت های اصلی
معرفی شخصیت ها۲
پارت نهم "باور نکردنی"
پارت‌دهم"اون‌حالش خوب نیست"
پارت دوازدهم"چرا اینجوری چت میکنه؟:/"
پارت سیزدهم"برام پیداش کن"
پارت چهاردهم"گل رز"
پارت پانزدهم"به کیرم"
پارت شانزدهم" یونمین ایز فاکینگ رل"
پارت هفدهم"ددی من کی میشه؟"
میخوام عر بزنممممم
پارت هجدهم "تهیونگ نسخه جدید"
پارت نوزدهم"بیا بکنم"
پارت بیستم"اون به شدت کیوته"
پارت بیست و یکم"ملاقات"
جر بخوریم با کیپاپ
پارت ببست و دوم"قلب یا معز؟"
پارت بیست و سوم"شوهرت پَرید"
پارت بیست و چهارم"دیک بریده "
پارت بیست و پنجم"شکست"
پارت بیست و ششم"هیولاها وارد میشون"
پارت بیست و هفتم"دوقلوهای شیطون"
پارت بیست و هشت"موقعیت عذاب آور"
پارت بیست و نهم"تلافی"
پارت سی(کراش جدید جنگکوک)
پارت سی و یکم"دوراهی"
پارت سی و دوم"درد"
عذرخواهی
انچه خواهید خوند
پارت سی و سه'تولد'
.........
فیک جدید اپ شد
سخنان گرانبا
پارت سی و چهار(نقشه جدید)

پارت یازدهم"جین ننه دوم"

734 185 80
By ZAHRA_KPOPER

_اقای دکتر چیشد؟
دکتر:خوشبختانه وضعیتشون بهتر شده فقط اسیب دیدگیاشون خیلی عمیق بوده بنابراین دوهفته باید استراحت کنن تا حالشون بهتر شه و اینکه الان بهوش
اومده میتونید برید ببینیدش
وبا پایان این جمله جین این گاو سرش انداخت و تو رفت
با دیدن جونگ‌کوک توی تخت که تقریبا نصف بدنش باند پیچی شده بود دستش و روی دهنش گذاشت و با چشای اشکی گفت

_ای مکنه...تورا چه شده ایت که‌اکنون در این حال میبینمت(نویسنده:یه بار نشد مسخره بازی در نیاره:/)
جونگ.کوک اروم‌خندید و خواستوحرفی بزنه که همزمان مادرش اومد تو و سریع به سمتش حمله کرد و بقلش کرد
جونگ کوک که درحال له شدن بود اروم‌گفت:ما..مان له..شدم
حدود پنج دقیقا گذشت تا بلاخره مادر کوک رضابت داد و از بقلش کشید بیرون
_بمیرم برات پسرم کدوم‌کثافتی همچین کاری باهات کرده؟

یونگی:کوک راست میگه اگه میشناسیش کافیه فقط یه اسم بده اونوقت میدونم چه بلایی سرش بیارم‌که دیگه فکر اسیب رسوندن به تو رو نداشته باشه

کوک:نه نمیدونم‌کی بود یهویی شد همه چی اون راستی بابا کوشش؟

مامان‌کوک اروم‌موهای پسرش و که نوازش میکرد اروم گفت:بابات رفته چین انگار برای محصولاتش اتفاقی افتاده

_بابا از این اتفاق میدونه؟

+نه خدانکنه اگه بفهمه که خون به پا میشه همین بهتر چیزی نفهمه

_خوب شد نگفتین خیال منم راحت تره

×ببخشید خاله میشه مکنم رو بهم‌پس بدید هی دارید شما باهاش حرف میزنید ایشه
و این صدای غر غر جین بود و بعدش صدای خنده جیمین و مادر کوک
جین:کوکی بیا عزیزم یکم از این سیبا بخور
کوک:نه من الان سیر
جین نذاشت حرف کوک تموم شه که دوتا تیکه سیب گنده داخل دهنش گذاشت
جین یه تیکه دیگه از سیب رو گذاشت دهن کوک
_بخور بینم باید جون بگیری ای دستاش قلم شه به حق مسیح
مادر کوک:گاهی وقتا شک میکنم من به دنیا اوردمت

با این حرف جیمین و یونگی و جونگ کوک از خنده ترکیدن و جین پشت چشمی نازک کردوگفت
_خاله بده مراقب پسرتونم ایش
مادر کوک خنده ای کرد و جین و بقل کرد
_نه پسرم خیلی ممنونم کوک دوستی مثل تو داره خیلی ممنون پیشش هستی جین
و این جین بود که چشاش از اشک پر شد :/
+خاله اه بس کنید لطفا من کاری نمیکنم اه لعنتی اشکام
با این حرف جین همه خندیدن

.
.
.
۱هفته از بستری شدن کوک میگذشت و اون کلا توی بیمارستان بود چون هنوز اسیب دیدگیاش خوب نشده بود
حتی دکترم هنگ کرده بود که چجور یه نفر میتونه اینجوری یه نفر و کتک بزنه
توی این هفته کلاساش و غیر حضوری میرفت و استاداشم‌شکایتی نمیکردن
رابطش با استاد کیم سرد تر شد و دیگه کاری به کارش نداشت
قضیه رو به جین هیونگش فقط گفته بود و اون اینقدر اعصبانی بود که خدا میدونست و بزور کوک وایساد و نرفت فکش و پایین بیاره

با بی حوصله گی گوشیش و برداشت و وارد تویتر شد و پستای اخیر دوستاش و دید که به استاد کیم رسید

_این واقعا چرا اینجوری حرف میزنه؟:/
یا خودش اروم گفت و وقتی فهمید باید بره پی وی سریع وارد چت شد
.
.
.
___________
بابت دیر اپ شدن ساری
خوب به نظرتون کیم چیکارش داره؟😏🤌
بلاخرهههه
بابام پول داد برم‌موهام کوتاه کنم ولی نت خریدم پاره 🤣دوروزه نت ۱۰ گیگ رو تموم کردم دوباره خریدم
ناموصا چرا اینقدر زود تموم میشه؟😐🤐

Continue Reading

You'll Also Like

120K 12.2K 35
▪︎شکلات تلخ▪︎ رئیس جئون از دستیار دست و پاچلفتیش ناراضیه اما چی میشه که یه شب اون رو دوست پسر خودش معرفی کنه؟ _راستی این مردی که همراهته کیه جونگکوک...
10.3K 2.6K 44
فصل دوم🥀 خلاصه: جونگ کوک برای هدیه کردن زهرِ انتقام با جامی از لبخند و تظاهر جنگید، و درنهایت فهمید با خودش جنگیده و چیزی که باخت قلبش بود. اون برای...
76.3K 28.2K 25
آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیک...
72.4K 7.4K 29
"آتش جهنم در برابر خشمِ انتقام زانو میزنه" چی میشه اگه جئون نامجون رئیس یکی از باند‌های مافیای ایتالیا پسرش جئون جونگکوک رو توی شرطبندی به کیم سئوکجی...