2-The Sponsor

2.1K 202 27
                                    

"چی به سوهو و شیوون هیونگ بگم؟!"
کیونگسو همونطور که به تاکسی نقره ای رنگ نگاه میکرد آه از ته گلویی کشید و به آسفالت خیابون خیره شد.
"رفتن؟!"
صدای نا آشنایی گوش های کیونگسو رو پر کرد و مجبورش کرد تا برگرده و به پشت سرش نگاه کنه.
کیونگسو این پسر رو میشناخت...پسری با پوست شکلاتی کوفتیش که دوست پارک چانیول بود.
"اوهوم...و به من گفتن که بهت بگم!"
"ممم...شاهد همه چیز بودم!!"
"سوو هیونگ..."
صدای سهون باعث جلب توجه جفتشون شد و کاری کرد تا کیونگسو به سمت ورودی کلوب حرکت کنه تا مقابل سهون بایسته.
"بله سهون؟!"
"بک هیونگ کجاس؟!"
"رفت...لعنت من نمیدونم چیکار کنم، سوهو و شیوون هیونگ گفتن میایم تا بکهیون و ببینیم."
نگاه سهون روی جونگین قفل مونده بود و متعجب بود این پسر کیه که با کیونگسو صحبت میکرد!!
"میان اینجا؟؟ برای چی میخوان با بکهیون صحبت کنن؟!"
شونه های کیونگسو به بالا پریدن و به چشم های سهون خیره شد؛
"من چه بدونم...شیوون هیونگ که مشخصه برای چی میاد اما سوهو هیونگ....فکر کنم داره میاد تا بازم بابت قرارداد با بکهیون صحبت کنه!!"
سهون کیونگسو رو کنار زد و به سمت جونگین حرکت کرد و مقابلش ایستاد؛
"همدیگه رو میشناسیم؟!"
سهون نزدیک تر شد و مشغول بازی کردن با دکمه های پیراهن جونگین شد که صدای کیونگسو گوش هاش رو پر کرد.
"اَه از شما ملت حشری خسته شدم!!"
کیونگسو بدون هیچ حرف دیگه ای و توجه دیگه ای به سمت ورودی کلاب حرکت کرد و همین باعث شد سهون و جونگین به چشم های همدیگه خیره بشن و پوزخندی عمیقی بزنن.

بخاطر برخورد سرش با در اتاق ناله ای کرد، این بکهیون لعنتی واقعا هیچ صبری نداشت، لب پایینیش بین دندون های معشوقه ش فشرده میشد و باعث میشد چشم هاش رو بیشتر از قبل ببنده.
"یولی...."
بکهیون عقب رفت و لب هاشون از همدیگه جدا شدن، به چشم های چانیول خیره شد و پوزخندی زد.
"من و به فاک بده...طوری من به فاک بده که تمام شب اسمت رو فریاد بکشم!!!"
چانیول رسما حس میکرد توی رویاهاش بود، بکهیون مقابلش ایستاده بود و با چهره کیوت و نگاه شهوت انگیزش بهش خیره شده بود و چانیول میتونست قسم بخوره که همه چیز بجز تپش قلب و ترشح کامش متوقف شده بودن!!
"ب...بکهیون"
چانیول میخواست تا روی تخت برن اما اون پورن استار فاکی میخواست تا همه چیز رو به سرعت انجام بده، چانیول نمیخواست این فقط یه سکس رندوم باشه و میخواست که معشوقه ی لعنتیش هم حس لذت بکنه پس دستش رو به سمت پایینه تنه بکهیون برد و همین باعث شد بکهیون اسمش رو ناله کنه...
"ی...یولی..."
"باید بریم رو تخت بکهیونی..."
دست های بکهیون دور گردن چانیول حلقه شدن و لب هاش رو نزدیک گوش چانیول کرد و گازی به لاله گوش چانیول زد؛
"من و ببر روی تخت"
دست های چانیول دور بکهیون حلقه شدن و از افتادنش جلوگیری کردن، بکهیون رو بلند کرد و به سمت اتاق خوابی که نمیدونست کجاس حرکت کرد.
بکهیون همچنان مشغول گاز زدن لاله گوش چانیول بود و ناله های خفه ای رو بیرون میداد.
"سریعتر یولی..."
بکهیون ناله کرد و وحشیانه به لب های چانیول حمله کرد و مشغول بوسیدن و گاز گرفتن لب هاش شد، چانیول هم به بوسه جواب داد و زبون هاشون توی دهن همدیگه میرقصیدن، چانیول نهایتا اتاق خواب رو پیدا کرد و وارد اتاق خواب شد...بکهیون رو روی تخت پرت کرد و روی بکهیون خیمه زد!!
"بکهیون..."
انگشت های چانیول به سمت پایین تیشرت بکهیون حرکت کردن، سال ها بود راجب این موقعیت رویا پردازی میکرد...طوری که نباید اجازه میداد بکهیون کنترل سکس رو به دست میگرفت اما چانیول خیلی خوشبینانه به قضیه نگاه کرده بود...بکهیون کنترل چانیول رو به دست گرفته بود، حتی قبل اینکه چانیول متوجه بشه!!
انگشت های بکهیون هم تیشرت چانیول رو از تنش بیرون کشیدن و به سرعت چانیول رو برای بوسه دیگه ای به پایین کشید و ناله کرد، دست بکهیون به سمت دیک چانیول حرکت کرد و کاری کرد تا چانیول از شدت شهوت ناله خفه ای کنه؛
"ش...شلوار..."
هردو شلوار هاشون رو تنشون بیرون کشیدن و همراه با باکسر هاشون به گوشه اتاق پرت کردن، چانیول به بکهیون نگاه کرد که به دیکش خیره شده بود.
"تو خیلی خیلی بزرگی....نمیتونم صبر کنم تا حست کنم!"
بخاطر خیره شدن بکهیون به دیک هارد شدش حس غرور بهش دست داد، انگشت هاش رو دور عضو بکهیون حلقه کرد و کاری کرد تا بکهیون اسمش رو ناله کنه...درست مثل رویاهاش!!
"ی...یولی...بیشتر..."
چانیول پوزخندی زد و به پمپ کردنش،سرعت بخشید؛
"دوس داری؟!"
بکهیون به چشم های چانیول خیره شد، از طرز نگاه چانیول خوشش میومد و بهش حس خوبی میداد؛
"ب...بله...بیشتر..."
چانیول به دستش سرعت بخشید و به پمپ کردن ادامه داد و بعد از چند ثانیه حرکت دستش رو متوقف کرد و همین باعث شد بکهیون جیغ خفه ای بکشه...
"چرا متوقف کردی؟!!"
چانیول به چشم های براق بکهیون خیره شد و پوزخندی زد
"صدام کن ددی...بهم بگو ددی و برای چیزی که ازم میخوای بهم التماس کن"
بکهیون آب دهنش رو قورت داد و به چانیول خیره شد، ددی کینک همیشه باعث میشد بیشتر حشری بشه؛
"ل...لطفا ددی...من و به فاک بده!!"
چانیول پوزخندی زد و به پمپ کردن دیک بیبیش ادامه داد؛
"تو خیلی کیوتی هیونی..."
"د...ددی..."
چانیول دست از پمپ کردن دیک بکهیون برداشت اما این باعث نشد تا ناله های یکهیون متوقف بشن؛
"بیبی بوی..."
دست بکهیون به سمت دیکش حرکت کرد اما چانیول جلوش رو گرفت...
"ددی...لطفا اجازه بده تا ارضا شم!!"
چانیول پوزخندی زد و مشغول بازی کردن با دیک هارد بکهیون شد؛
"چرا باید بزارم ارضا شی؟!"
"تا بتونی من به فاک بدی!!"
"من همین الانشم میتونم به فاکت بدم بکهیونی..."
"ل...لطفا ددی، بزار ارضا شم!!"
"پس بهتره برام ساک بزنی تا بعدا تصمیم بگیرم"
بلوجاب؟بکهیون توی این کار ماهرتر از هر فرد دیگه ای بود که چانیول فکر میکرد و بخاطر همین توی کسری از ثانیه پوزیشن رو عوض کردن و بکهیون روی چانیول قرار گرفت و بدون هیچ حرفی مشغول لیسیدن دیک هارد چانیول شد!!
"ف...فاک"
بکهیون بهتر از چیزی بود که چانیول فکرش رو میکرد، دهن گرم لعنتیش باعث میشد چانیول بخواد با همین بلوجاب ارضا بشه اما تحمل کرد و سعی کرد مقاومت کنه..
بکهیون به مدت ۹ سال تو زمینه پورن فعالیت کرده بود پس قطعا میدونست چطور دیک یه مرد رو ساک بزنه تا نهایت لذت رو بهش منتقل کنه!!
چانیول به سوراخ صورتی رنگ مقابلش خیره شد، همیشه زمانی که پورن نگاه میکرد آرزو میکرد که بتونه اون حفره لعنتی رو مزه کنه و حالا که فرصتش پیش اومده بود، عمرا این فرصت رو از دست میداد پس باسن بکهیون رو از هم باز کرد و آ خدای من.....اونجا خود بهشت بود، بدون هیچ معطلی دهنش رو بین لپ باسن های بکهیون قرار داد و مشغول مکیدن سوراخ لعنتی بکهیون شد، اوه فاک...این واقعا خود بهشته!!
با هربار برخورد زبونش با سوراخ بکهیون، بدن بکهیون به لرزه میفتاد و این دقیقا همون چیزی بود که چانیول میخواست، میخواست تا به بکهیون لذت بده...
زبون چانیول روی دیوار های سوراخ بکهیون کشیده میشد و به ورودیش نزدیک میشد اما برمیگشت و دوباره مشغول لیسیدن دیواره های بکهیون میشد و این واقعا داشت بکهیون رو روانی میکرد...
"د...ددی..."
با این حرف زبون چانیول وارد سوراخ صورتی بکهیون شد و کاری کرد تا بکهیون چشم هاش رو ببنده و ناله کنه.
چانیول میتونست قسم بخوره سوراخ لعنتی بکهیون مزه بهتری از بهشت داشت، چانیول حالا میتونست با خیال راحت بمیره چون تنها رویایی که داشت شنیدن صداش از بین لب های بکهیون بود، برای بار آخر داخل سوراخ بکهیون رو لیسید و انگشتش رو جایگزین زبونش کرد.
"ممم.."
بکهیون دیک چانیول رو کامل وارد دهنش میکرد و کاری میکرد که چانیول ناله کنه؛
"ممم....بیبی..."
چانیول متوجه نشد اما کام فاکیش رو داخل دهن گرم و تنگ بکهیونی پاشید و ناله بلندی کرد!!
بکهیون قطره قطره های کام چانیول رو قورت داد، کام چانیول مزه فوق العاده ای داشت...طعمی که نمیتونست وصف کنه و بخاطر مزه کام میتونست بگه که چانیول سیگاری نیست.
چانیول سرش رو بیشتر داخل بالش فرو کرد و چشم هاش رو بست، این بهترین ارضا شدن تاریخ عمرش بود نمیتونست حتی حسی که داره توصیف کنه اما این فوق العاده بود، اما بکهیون به همین قانع نبود و دوباره مشغول لیسیدن دیک چانیول شد.
"بیشتر میخوای؟!"
با صدای بکهیون چشم هاش رو باز کرد و به پایین نگاه کرد، اون پورن استار فاکی به شدت هات شده بود و حالا که قطره های کام چانیول روی لبش باقی مونده بودن...چانیول میتونست عمق،خوشبختی رو متوجه بشه.
سرش رو به نشونه مثبت تکون داد و به ثانیه نکشید که دهن بکهیون دوباره به دیک هارد شدش خوش آمد گفت!
چانیول سرش رو بیشتر داخل بالش فرو کرد و از شدت لذت ناله ای بیرون داد، چانیول به حفره لعنتی بکهیون خیره شد...سه تا از انگشت های چانیول داخل سوراخ بکهیون بودن و با هر نبض سوراخ بکهیون‌، چانیول بیشتر از قبل هارد میشد؛
"د..دیگه نمیتونم تحمل کنم، ددی میخواد که بیبی رو بکنه!"
بکهیون دیک رو از دهنش بیرون کشید و به چانیول خیره شد؛
"بله ددی...لطفا من و به فاک بده"

In Love With Pornstar(Farsi)Where stories live. Discover now