پارت پنجم ( قسمت مهم وقتي كوك ميفهمه )

2.7K 367 61
                                    


روي مبل سالن لش كرده بودم و داشتم تلويزيون نگاه ميكردم سع روز از تموم شدن هيتم گذشته بود و من خيلي ذوق داشتم چون بعد از هيت پنجم جفت ها همو پيدا ميكردن اما براي الفاها اينطور نبود اوناها تو هر سني جفتشون رو ببينن متوجهش ميشن اين خيلي زور ميگه
هيت ما امگاها از شب تولد 18 سالگيمون شروع ميشه من الان 5 ماه از 18 سالگيم ميگذره و من منتظر جفتمم برام مهم نيست ألفا ، امگا يا بتا باشه
نويسنده : چرا دروغ ميگي من كه ميدونم تو ألفا ميخواي

كوك : عه تو از كجا پيدات شد بعدشم خوب حالا تو كه نبايد منو لو بدي
خوب داشتم ميگفتم داشتم سريال تين ولف رو ميديدم كه زنگ ايفون خورد مامان و بابا كه نميتونن باشن چون رفتن خونه خاله جيسو هم كه پيش رزيه پس كي ميتونه باشه. بلند شدم و سمت ايفون رفتم با ديدن تهيونك پشت ايفون تا گوشام سرخ شد لعنتي من هنوز ازش سر اون قضيه خجالت ميكشم
در زدم نگاهي به تيپم انداختم يه تيشرت گشاد بلند با يه شورتك كه تمام رونم معلومه زدم توي پيشونيم داشتم ميرفتم سمت اتاقم كه در باز شد و تهيونك اومد تو چند دقيقه بهم زل زديم كه يهو بوي خوبي توي. دماغم. پيچيد و كم كم همه جا سياه شد

چشمام رو باز كردم كه نور شديدي توي چشمام خورد مجبور شدم چند بار پلك بزنم تا بتونم ببينم اروم نشستم كه خودمو توي يه دشت خيلي قشنگ ديدم از زيباييش دهنم باز مونده بود من اينجا چيكار ميكردم مگه الان نبايد تو خونه پيش تهيونك باشم با صدايي سرم رو برگردوندم كه شكل گرگي خودم رو روبه روم ديدم

چشمام رو باز كردم كه نور شديدي توي چشمام خورد مجبور شدم چند بار پلك بزنم تا بتونم ببينم اروم نشستم كه خودمو توي يه دشت خيلي قشنگ ديدم از زيباييش دهنم باز مونده بود من اينجا چيكار ميكردم مگه الان نبايد تو خونه پيش تهيونك باشم با صدايي سرم رو برگردو...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

با تعجب بهش نگاه ميكردم عادت داشتم گرگم رو جي كي صدا كنم با بهت گفتم
+ جي كي تو اينجا چيكار ميكني من چرا اينجام ؟
جي كي : ميخواستم باهات حرف بزنم كوك
+ بگو
اومد كنارم نشست و توي ذهنم شروع كرد به صحبت كردن
جي كي : ميدوني كه وقتشه جفتت رو بهت معرفي كنم
+ اره .... صبر كن نكنه الان ميخواي بهم بگي ؟
سرشو تكون داد كه ذوق زده شدم
جي كي : كوك لطفا وقتي فهميدي عاقلانه تصميم بگير خودتو و اونو اذيت نكن اون تا الان خيلي زجر كشيده اما من نميتونستم زودتر بهت بگم
+ اون كي جي كي ؟ اشناعه ؟ ألفاست يا امگا يا بتا ؟
جي كي : كوك ميترسم بهت بگم واقعا ميترسم خيلي بچكانه رفتار كني
+ جي كي زودتر بگو كيه اه نترس بچه گانه تصميم نميگيرم
جي كي : اون يع الفاعه
+ واقعا واي خدا بع آرزوم رسيدم خوب اسمشو بهم بگو
جي كي : اه گور باباش راحت ميگم أون تهيونگه
با بهت. بهش خيره شدم و چشمام با تجزيع حرفش درشت شد
+ شوخي ميكني ديگه نه ؟
جي كي : نه كوك جفتت تهيونگ كوك خواهش ميكنم اذيتش نكن ميدوني اگه حالا كه فهميدي ازش جدا بشي منو و خودتو اذيت ميكني من و تو بع الفامون نياز داريم
+ م..من گيج شدم .. يعني اون بوي خوب به خاطر اين بود كه جفتمه ؟
سرشو تكون داد
جي كي : كوك تو الان دو روزه بيهوشي تهيونك داره از نگراني سكته ميكنه ميتونم حال بد الفام رو حس كنم زودتر بلند شو و به خودتون يه شانس بده تو چه بخواي چه نميخواي به خاطر اينكه جفتته دوسش داري
+ تهيونك چقدر وقته ميدونه ؟
جي كي : دو سال ، ببين چقدر سختي كشيده تو اين دو سال
اب دهنمو قورت دادم و نگاهش كردم كه گفت
جي كي : پاشو كوك پاشو و درست فكر كن الفا دوست داره
كم كم تصاوير محو شد و من دوباره چشمام رو باز كردم اينبار تو اتاق خودم بودم سنگيني چيزي رو روي دستم حس كردم سرمو برگردوندم كه تهيونك رو ديدم ناخداگاه لبخندي زدم و اروم صداش كردم
+ تهيونك ، تهيونك شي
سريع چشماشو باز كرد يكم نگاهم كرد و با ديدنم سريع بغلم كرد
_ اوه خدايا شكرت كوك خيلي نگرانم كردي دو روزه بيهوشي داشتم سكته ميكردم
از بغلش بيرون اومدم و يه جوري نگاهش كردم با شك پرسيد
_ چيزي شده ؟
+ بايد باهم صحبت كنيم كيم تهيونك
اب دهنشو قورت داد و نامطئن پرسيد
_ همه چي رو فهميدي ؟
+ اره و ......

سلام هاهاهاها سر جاي حساس تمومش كردم
بالاخره كوكم فهميد و تهيونك راحت شد هوفف
بچه ها بهم بگين اسمات ميخواين يا نه تا من
بنويسم و يه چيزي بچه ها من اصلا خوشم
نمياد تعداد ووت و كامنت تعيين كنم اما خداييش
خودتون ببين بازديدكننده ها رو با كامنت ها و
ووت ها خوب من انرژيم رو از دست ميدم يكم
حمايتم كنين ممنون ♥️
بچه ها بهم فيك معرفي كنين حوصلم خيلي
سر رقته ❤️🥺

Endless LoveWhere stories live. Discover now