پارت شيشم

2.5K 348 44
                                    


+ اره فهميدم و بايد در موردش يه صحبت حسابي داشته باشيم كيم تهيونك
سرشو يكم پايين انداخت و اره ي ارومي گفت ميتونستم حالا بوشو بهتر حس كنم بوش باعث ميشد ارامش بگيرم سرمو توي گردنش بردم و نفس عميقي كشيدم اول تعجب كرده بود اما يه خورده بعد سرشو كج كرد تا راحت تَر بوش كنم از حس خوب بوش يكم بيحال شده بودم و مينوشتم حس كنم جي كي ميخواد جامونو عوض كنه تا بتونه با الفاش رابطه إحساسي برقرار كنه اروم لب زدم
+ تهيونك
_ جانم
+ جاتو با وي عوض كنه وگرنع جي كي منو ميكشه
خنده اَي كرد و سرشو تكون داد از گردنش اومدم بيرون چشماش رو بست و بعد از چند دقيقه بازش كرد حالا چشماش قرمز بود ميتونستم حس كنم بوش قوي تَر شدع با صدايي كه با لحن الفاييش قاطي شده بود واسه همين بم تَر بود گفت
_ بيا. بيرون امگا
سريع چشمام رو بستم ( بچه ها يه چيزي اينا خودشون وگرگاشون يكين فقط يكم روحياتشون فرق داره حتي الانم كه روح گرگشونه اينا خودشونن نه كسي ديگه پس از ديد خودشونه )
و بازش كردم الفا با حس كردن بوم سرشو جلو اورد و نفس عميقي كشيد بعد غريد از غرشش يكم لرزيدم اروم با دستش گردنم نوازش كرد و زمزمه كرد
_ امگاي زيباي من
يكم خجالت كشيدم سرشو جلوتر برد و بؤسه اَي روي گردنم گذاشت اروم زمزمه كردم
_ الفا
ازم فاصله گرفت و توي چشمام نگاه كرد چشماش رو بست و وقتي بازش كرد همون چشماي سرمه اَي خودش بود منم سريع چشمام رو باز كردم و بستم بعدش تهيونك اروم دستمو گرفت
_ كوك من ميدونم شايد نخواي منو قبول كني يا ازم متنفر باشي اما بدون حتي اگه منو نخواي من هميشه پيشتم و مواظبتم حتي اگه خودتم نخواي
نگاهي بهش انداختم و لبامو اويزون كردم كه خنديد و لپمو كشيد
_پاشو بريم بيرون كوچولو مامان و بابات خونه ماان
+ باش
از اتاق بيرون رفت تا لباسامو عوض كنم سمت كمدم رفتم و لباسامو عوض كردم

 بيرون امگا سريع چشمام رو بستم ( بچه ها يه چيزي اينا خودشون وگرگاشون يكين فقط يكم روحياتشون فرق داره حتي الانم كه روح گرگشونه اينا خودشونن نه كسي ديگه پس از ديد خودشونه )و بازش كردم الفا با حس كردن بوم سرشو جلو اورد و نفس عميقي كشيد بعد غريد از غر...

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

( بچه ها من نميدونم اين دختره يا پسره شما فرض كنين پسره )
از اتاق رفتم بيرون و تازه وقت كردم به تيب اونم نگاه كنم

اب دهنمو قورت دادم برگشت طرفم با ديدن تيپم چشم غره اَي بهم رفت و اومد جلو و غرغر كرد _ مگه نگفتم از اينا نپوش زبونمو نشونش دادم هي اومد جلوتر منم رفتم عقب كه خوردم تو ديوار نفساش رو روي لبام احساس ميكردم _

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

اب دهنمو قورت دادم برگشت طرفم با ديدن تيپم چشم غره اَي بهم رفت و اومد جلو و غرغر كرد
_ مگه نگفتم از اينا نپوش
زبونمو نشونش دادم هي اومد جلوتر منم رفتم عقب كه خوردم تو ديوار نفساش رو روي لبام احساس ميكردم
_ ......

نويسنده كرمو 😂😂 اينم به مناسبت تولد كوكي
  ميدونم كمه ببخشيد بچه ووت بديد و كامنت بذاريد
       ممنون ♥️♥️

Endless LoveOnde histórias criam vida. Descubra agora