Pornos to Shakespeare-2

4.5K 372 115
                                    

" اسمت چیه؟ "

و هری دقیقا میدونست زین چه نقشه ای داره

" نایل، من بهت گفته بودم. "

"نه. اسم کاملت."

نایل مردد و نامطمئن به نظر میرسید "اون رئیس بزرگ گفت که باید فراموشش کنم، گفت که من دیگه فامیلی ای ندارم چون بیشتر از این متعلق به خانواده ام نیستم و به اون تعلق دارم."

"خب اون که الان اینجا نیست. "

نایل برگشت تا به هری نگاه کنه، کسی که بهش یه نگاه اطمینان بخش انداخت. "اشکالی نداره. این یه حقه نیست. ادامه بده"

"نایل جیمز هوران"

" و تو کی متولد شدی؟"

"سیزده سپتامبر1993"

" این تمام چیزیه که نیاز دارم....البته فعلا" زین زیر تختش ناپدید شد و با یه کوله پشتی که قوطی های رنگش رو داخلش نگه میداشت، ظاهرشد.

هری خم شد تا داخل گوش نایل زمزمه کنه " صبر کن تا خودت ببینی!"

"اون داره چی کار میکنه؟"

اونها تماشا میکردن و مجذوب شده بودن، زین ماسک رو روی صورتش قرار داد و شروع به کار کرد. ابروهاش به خاطر تمرکزی که داشت بهم گره خورده بود و همزمان اسپری رنگ رو تکون میداد و روی دیوار سفید مقابلش اسپری میکرد.

"اون داره سرکشی میکنه. ما هممون راه های خودمونو داریم. من، جوابشون رو میدم و بدرفتاری میکنم.....لیام، مسئولت، اون سعی میکنه مثل یه سپر رفتار کنه.....و هروقت که بتونه از ما در مقابلشون محافظت میکنه. زین هم اینکار رو میکنه"

یک ساعت بعد زین به عقب قدم گذاشت و به سمت نایل چرخید، ماسک رو از روی صورتش کنار زد "تو هم حالا روی دیواری و یکی از مایی. هروقت بیشتر با هم حرف زدیم و وقت بیشتری داشتیم، کاملش میکنم. اما میخواستم زودتر شروع کنم. نظرت چیه؟"

نایل خیره شده بود، دهنش به خاطر حیرت باز مونده بود. نقاشی رو ی دیوار نقش بسته بود. اسم کامل نایل و تاریخ تولدش با رنگ سبزشبدری، طلایی و سفید کنارش نوشته شده بود. بالای اون ، عبارتی نوشته بود که هری تاحالا ندیده بود و به یه زبان دیگه بود. اون کلمات به گوش نایل گرم و اشنا بود.

"Ar scáth a chéile a mhaireann na daoine."

زین لبخند زد. " مامانم نیمه ایرلندیه. مادربزرگش بهش این زبان رو یاد داده بود. درست نوشتمش؟"

نایل سرش رو تکون داد و تحت تاثیر قرار گرفته بود.

"اون چه معنی ای میده؟" هری پرسید.

"ادمها، در پناه یکدیگر، نجات خواهند یافت."

زین سرش رو تکون داد، کنار نایل نشست و دستش رو دور گردن نایل حلقه کرد. "من و هز مواظبتیم. تو اینجا تنها نیستی."

Birds in Gilded Cages(larry)(persian)Where stories live. Discover now