"نمیخوای جواب من رو بدی؟ "
جونگکوک نیم نگاهی انداخت و بعد به سمت حموم رفت:
"من به کسی جواب پس نمیدم مخصوصا تو یک نفر! "
اگر جونگکوک برای لحظه ای برمیگشت میتونست مچ پسر رو در حالی که اداش رو درمیاره بگیره... اما این اتفاق نیفتاد.
•~•~•~•~•~•~•
و باز هم طبق معمول داخل بار، با یه لیوان اسکاچ روی صندلی همیشگی اش نشسته بود.
افرادش هم پشت میزهای مختلف نشسته بودن و مشروب میخوردن.
استریپر ها روی صحنه میرقصیدن... نور فضا بسیار کم بود
صدای خنده و صحبتهای نا مفهوم بین موزیکی که از اسپیکرها پخش میشد گم میشدن.
سیگار رو از روی لبش برداشت... سرش رو کمی بالا گرفت و دود رو بیرون داد.
"چه مرگت شده؟ "
آیان در حالیکه از گروه دوستانش جدا شده بود کنار برادرش رفت و نشست.
اون یه پیراهن آبی تیره و یه جین مشکی پوشیده بود و خیلی بهتر از هفته گذشته بنظر میرسید.
جونگکوک پرسید:
"منظور؟ "
آیان به طور واضح برادرش رو نادیده گرفت.
خیره به پسر دنسری که بخاطر پول دیوانه وار میرقصید بارتندر رو صدا زد:
"میتونی از همون مارتینی های همیشگی بهم بدی؟"
مسئول بار بدون هیچ سئوالی به سرعت و با حرفه ای ترین حالت ممکن نوشیدنی مورد علاقه مرد رو آماده کرد و جلوش گذاشت.
آیان با نگاه سرگرم شده به باسن پسر دنسر، جرعه ای از مارتینیش خورد.
جونگکوک بی حوصله و کلافه از حرف ناگهانی آیان در مورد وضعیتش در حالی که زبونش رو در لپش میچرخوند رد نگاه مرد رو گرفت:
"میتونی نگاه کنی ولی لمس نه! مگه اینکه انعام خوبی بهش بدی."
پسر دنسر موهای نسبتا بلندش رو با کش مو بست و به سمتی رفت که آیان دید خوبی بهش نداشت.
اون پسر توسط خطرناک ترین جنایتکارها احاطه شده بود و آزادانه میچرخید! این جرئت زیادی لازم داشت.
آیان چشم هاش رو چپ کرد:
"چطور؟ "
"تو هم جواب سئوالم رو ندادی. "
"فک کنم باید رقاص های فاحشه خونه ات رو ادب کنی! "
"اگه میخوای این اطراف دووم بیاری توام باید یکم ادب داشته باشی... "
آیان با خنده احمقانه ای گفت:
"دقیقا."
گلاس خالی مارتینی رو روی کانتر گذاشت:
YOU ARE READING
•Blonde•
FanfictionName: Blonde Genre: Emotional , Romance , Erotic Couple: Kookv " هیچ کاری از دستمون بر نمیاد... " نامجون زمزمه کرد: " می تونیم بکشیمش و این رو یه تصادف جلوه بدیم. "
Part 19
Start from the beginning
