[Completed]
خلاصه:
تهیونگ، دانشجوی فعال و سرزندهی ترم آخر رشتهی نقاشی، مدتی بود که از پسر ساکت و آروم ترم پایینی رشتهی موسیقی خوشش اومده بود. چیزی تا پایان سالهای دانشجوییش باقی نمونده بود، باید شانسش رو امتحان و بهش اعتراف میکرد؛ خوششانس بود...