تو بزرگترین خواستهی نرسیدهی زندگی اونی.
اون حاضره از همه چیزش برات بگذره.
تنها نقطه بی منطق زندگیش.
تنها جایی که احساس میکنه واقعا قلبی داره.
اون قلب الان درد میکنه.
گلوش سنگینی میکنه.
بغض داره.
نبودن تورو از نوک انگشتان پا تا فرق سرش حس میکنه.
روحش تیر میکشه.
اون سایهی یک انسان شاده، یک دختر تنها که عمریه با حسرت زندگی میکنه.