𝗦𝘂𝗴𝗮 🔞

311 10 3
                                    

شخصیت ها:

شوگا
نایون

(نایون)
من و شوگا چند ساله که با هم ازدواج کردیم و دیشب دعوای خیلی بدی داشتیم ، منم برای اینکه حرصش رو در بیارم برای مهمونی امشب لباس خیلی بازی پوشیدم و راه افتادم سمت مکان مورد نظر.
بعد از سی دقیقه رسیدم و وارد سالن شدم و تصمیم گرفتم از شوگا فاصله بگیرم ولی سنگینی نگاه ها اذیتم می‌کرد اما اشکال نداره بجاش اون حرص می‌خوره و همین برام کافیه. داشتم میرفتم سمت یه میز خالی که شوگا دستم رو کشید و برد توی راه رو
شوگا: این چه لباسیه پوشیدی؟ دیوونه شدی تو
نایون: به تو هیچ ربطی نداره برو اونور میخوام رد شم
شوگا: هه مثل اینکه من شوهرتما
نایون: شوهر کلمه جذابیه ولی به تو تعلق نمیگیره ، چون کسی رو میگن شوهر که زنشو بخاطر وضعیت مالی خانواده اش مسخره نکنه تازه وقتی اون زن انتخاب خودش بوده
شوگا: این دلیل نمیشه مثل هرزه ها لباس بپوشی
نایون: تو الان به من گفتی هرزه
شوگا: دقیقا
نایون: برو اونور کثافت فردا میرم طلاقمو میگیرم دیگه خسته شدم از دستت
نایون داشت میرفت که شوگا دستش رو گرفت و کشید و برد طبقه بالا و توی یه اتاق هولش داد
نایون: داری چه غلطی میکنی؟
شوگا: قراره زیرم جر بخوری بیبی گرل
نایون: چییی!!

▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁 𝗼𝗳 𝘀𝗺𝘂𝘁 𝘀𝗲𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 🔞▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎

شوگا خیلی عصبانی بود و همه لباسای نایون رو تو تنش پاره کرد و دختر رو پرت کرد روی تخت خودش هم لباساش رو در اورد و روی نایون خیمه زد
شوگا: فقط برام ناله میکنی فهمیدی؟
شوگا شروع کرد به خوردن لبای نایون و جوری خشن میبوسید که تمام لبای دختر زخم شده بود.
در حال بوسیدن هم بودن که بدون آمادگی عضوش رو وارد دختر کرد و نایون از درد جیغ بدی کشید و اشکش در اومد
نایون: خیلی عوضی
شوگا: حرف نشنوم فقط ناله میکنی
شوگا شروع کرد به تند تند ضربه زدن و چندین بار پشت سر هم داخل نایون ارضا شد و دیگه جونی برای دختر نمونده بود که شوگا سرش رو بلند کرد و عضوش رو تا آخر کرد تو دهن دختر و توش تلمبه میزد ، جوری تند و خشن اینکار رو می‌کرد که دختر چند بار نزدیک بود بالا بیاره.
بالاخره بعد از یک ربع توی دهن نایون خالی کرد و کشید بیرون
شوگا: قورتش بده
نایون بزور اون مایع رو قورت داد
نایون: ازت متنفرم
شوگا: ولی من عاشقتم

▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎𝗘𝗻𝗱 𝗼𝗳 𝘀𝗺𝘂𝘁 𝘀𝗲𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 🔞▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎

(شوگا)
شوگا از روی نایون بلند شد و لباساش رو پوشید و زنگ زد به یکی از بادیگارداش و بهش گفت که سریع یه لباس مناسب زنونه بخره و بیاره.
بعد از قطع کردن تماس به سمت نایون رفت که متوجه شد دختر از خستگی زیاد خوابش برده و بخاطر درد پایین تنش تو خودش جمع شده. شوگا لبه ی تخت نشست و موهای نایون رو آروم نوازش کرد
شوگا: معذرت میخوام عشقم ولی باید تنبیه میشدی
نیم ساعتی گذشت که بادیگارد لباس رو آورد و شوگا خیلی اروم به تن نایون پوشوندش و براید استایل بغلش کرد و از در پشتی ساختمون خارج شد و بعد از اینکه نایون رو سوار ماشین کرد خودش هم سوار شد و راه افتاد سمت خونه.
(نایون)
با درد پایین تنه از خواب بیار شدم و به زمین و زمان فوحش دادم
نایون: ای خدا آخه کی سکس رو اختراع کرده اییی مامان
همون موقع شوگا با یه لیوان اب و قرص مسکن وارد اتاق شد که نایون با چشمای برزخی بهش خیره شد
نایون: ببین چه بلایی سر من اوردی حتی نمیتونم درست حسابی بشینم
شوگا: اشکال نداره عشقم یکم بگذره خوب میشی فعلا استراحت کن این قرصم بخور دردت آروم بشه
نایون از این حجم ریلکسی شوگا حرصش گرفت و بالشت دم دستش رو برداشت و زر تو سر شوگا
شوگا: آخخخ
نایون: کوفت آخ ، مردک وحشی جرم داده بعد اومده خیلی ریلکس میگه خوب میشی عشقم ، بیشعورِ نفهم
شوگا: عزیزم من معذرت میخوام خوبه
نایون: معذرت خواهیت بخوره تو سرت
شوگا: خب توام مقصر بودی. چرا با اون لباس کوفتی که دار و ندارت رو ریخته بود بیروی اومدی بین اونهمه لاشخور
نایون چیزی نداشت بگه چون حق با شوگا بود. اون از روی لجبازی کل تنش رو به نمایش گذاشته بود
نایون: خب منم اشتباه کردم ولی توام نباید انقدر خشن توم می‌کوبیدی
شوگا کنار همسرش نشست و بوسه ای به پیشونیش زد
شوگا: اشکال نداره بجاش بزودی پسر دار میشیم
نایون با این حرف شوگا تازه یادش افتاد که دیشب از کاندوم استفاده نکردن
نایون: یااااااااااااااااااا تو چرا کاندوم نزاشتی. چند بار توم خالی کردی؟
شوگا: اممم فکر کنم یه شیش باری شد
نایون: چییییی؟! شوگا الان من حامله بشم چی؟
شوگا: خب پسر دار میشیم دیگه چیزی نیست که
نایون: ار دست تو من میخواستم چند سال دیگه بچه بیارم درزم از کجا معلوم پسر باشه؟ شاید دختر شد
شوگا: ببخشیدا من اسپرممو جور تعلیم دادم که پسر بسازه چون حوصله ناز کشی دخترارو ندارم
نایون: هوفففففف از دست تو
شوگا: خیلی خب بیا با هم بریم حموم یکم تو آب گرم ماساژت بدم بهتر شی
نایون: باشه
نایون و شوگا رفتن حموم و بعد از اون صبحونه مفصلی که شوگا تدارک دیده بود رو خوردن و ادامه روزشون رو با فیلم دیدن پر کردن.

《پرش زمانی به شیش ماه بعد》

از اون روز شیش ماه میگذره و نایون سه هفته بعد از رابطشون فهمید که الکی الکی باردار شده و خب نمیشه گفت از این موضوع ناراحته. اونا قرار بود صاحب یه پسر توپولو بشن و کلی بهش عشق بورزن.

خب خب اینم از یونگی شی
تک پارتی بعدی دوست دارین از کی باشه؟
ووت یادت نره قشنگم🧡

𝗕𝗧𝗦 𝗙𝗜𝗖𝗧𝗜𝗢𝗡 🔞Where stories live. Discover now