𝖫 𝗅𝗂𝗄𝖾 𝖫𝗈𝗏𝖾𝗅𝗒 𝗅𝗂𝖿𝖾 : Part 15

2.9K 293 13
                                    

جونگ کوک لبخند عریضی زد و جلو رفت و لب هاش رو ، روی لب های تهیونگ گذاشت و ثابت نگه داشت و لب های پاک تهیونگ رو برای بار دوم آلوده به عشق کرد ...

آروم ازش جدا شد و به گونه های سرخ رنگش نگاه کرد

تهیونگ واقعا خجالت کشیده بود
اینکه جونگ کوک جلوی خانواده هاشون اون رو ببوسه ، یکمی خجالت آور بود

ولی دروغ بود اگر میگفت از اون حس خجالت هم لذت نمیبره

تهیونگ از تمام لحظاتی که با جونگ کوک داشت لذت میبرد و دوست داشت اون لحظات تا آخر عمرش ادامه داشته باشن

°°°

وقتی به خونه رسیدن تقریبا ساعت ۱۲ شب بود

جونگ کوک مشغول عوض کردن لباس هاش بود و تهیونگ توی اتاق خودش آرایشش رو پاک میکرد

کار جونگ کوک تموم شده بود و حالا تصمیم داشت بره اتاق تهیونگ تا باهاش صحبت کنه

دندون های نیشش به شدت میخارید و چشم هاش تغییر رنگ داده بودن

آلفاش میخواست کنترل جونگ کوک رو به دست بگیره تا تهیونگ‌ رو مارک کنه
احساس نزدیکی زیادی بین گرگ تهیونگ و جونگ کوک وجود داشت هر دو درخواست نزدیکی بیشتری داشتن

بعد از در زدن ، با اجازه امگا وارد اتاق شد و در رو پشت سرش بست

امگا لباس هاش رو عوض کرده بود و حالا داشت روی تختش رو مرتب میکرد تا بخوابه
برگشت و صورت رو به روی گردن آلفا قرار گرفت

با شوک عقب رفت و روی تخت افتاد

_ آممم ... ببخشید جونگ کوکی !

آلفا آروم روی تخت زانو زد و روی امگا قرار گرفت
به چشم های تهیونگ نگاه کرد و سرش رو جلو برد ، طوری که بینی هاشون به هم برخورد میکرد

+ تهیونگ ...

سرش رو توی گردن امگا فرو برد و با صدایی که خش دار و بم ضده بود زیر گوشش ادامه داد

+ دندون هام خیلی میخاره !! ...

بوسه ای روی نقطه ی ترشح فرومون امگا زد و گفت

+ اجازه دارم مارکت کنم ؟؟؟؟

امگا لرزی کرد و دست هاش رو پشت گردن آلفا گذاشت

_ گردن منم میخاره آلفا ! ... لطفا مارکم کن !!!

آلفا که منتظر همون اجازه بود ، مک آرومی به نقطه ترشح فرومون امگا زد و دندون هایی که حالا بلند تر شده بودن رو توی گردنش قرار داد

امگا باز هم آروم لرزید و سر آلفا رو بیشتر به گردن خودش فشورد

آلفا فشاری به دندون هاش وارد کرد و پوست گردن امگاش رو پاره کرد و دندون هاش رو به رگ اصلیش رسوند

𝖫   𝗅𝗂𝗄𝖾   𝖫𝗈𝗏𝖾𝗅𝗒 𝗅𝗂𝖿𝖾Where stories live. Discover now