_بجنب لعنتی درد داره!
_فاک!کمرش به جلو هل داد و با کشیده شدن سر عضوش به دیواره های روده ارضا شد و تا خارج شدن تمام کامش بیرون نکشید و بعد شروع به حرکت کرد از عادتاش بود که بعد ارضا شدن چند بار دیگه هم تلمبه بزنه تا سفیدی کامش روی عضوش ببینه و سر عضوش که از کام سفید میزنه دور سوراخ مقعد بکشه و براقیشو ببینه !
_با اختلاف خشن ترین سکسمون بود!
_مطمئنی؟
_اهههههههه... یادم امد لعنتی تو ماشین بود!جونگکوک با خنده از روی تخت بلند شد و از پاهای لیان کشید و به لبه تخت اورد و به باسنش زل زد!
لیان سرشو بلند کرد و به چشمای جونگکوک که روی سوراخ مقعدش بود نگاه کرد خوب می دونست باید چیکار کنه تا جونگکوک دیوانه کننه!سوراخ مقعدش بست
_اممممم... بازش کن!
اروم اروم بازش کرد ولی دوباره سریع بست!
جونگکوک با چشمای شاکی نگاش کرد
_باشه!
جونگکوک به خروج کام با دقت نگاه می کرد انگار اتفاق مهمیه و نباید از دست بره!
از طرفی لیان می دونست الان فقط فرصت داره تا با جونگکوک حرف بزنه
_جونگکوک حال جیمین بده!
پای لیان بالاتر گرفت تا دیدش بهتر بشه
_جونگکوک لطفا گوش کن! کار سختی نیست فقط بزار دکتر معالجش کنه!
جونگکوک همچنان توجهی نمی کرد و به یه نقطه زل زده بود!
لیان به رفتار جونگکوک عادت کرده و می دونست هیچ وقت نمی تونه جای معشوفه جونگکوک بگیره ولی حداقل به عنوان کسی که شش ماه باهاشه ازش توقع داشت بهش توجه کنه!
جونگکوک پاهاش ول کرد و به سمت میز رفت و سیگارش برداشت متوجه ناراحتی لیان شده بود لعنت به اون امگا که انگار اون داشت زندگی جونگکوک سخت می کرد!
_ساویل برای کیم کبیر دکتر ببر!
لیان روی دستاش بلند شد
_مرسی کوک! برای کسی که تا به حال ندیدمش ازت خواهش کردم ولی همین که قبول کردی برام خیلی ارزشمنده! از ساویل شنیدیم کلافت کرده ولی جونگکوک امگات رفته و هیچ چیز اینو تغییر نمی ده ولی نزار بقیه ازش سو استفاده کنن!
_سواستفاده؟
_اون امگا باهوشه کافی به گذشتش نگاه کنی!به پرونده روی میز اشاره کرد.
میگل دیروز سابقه تهیونگ براش اورده بود ولی حتی بهش نگاه ننداخته بود!
لیان خبرنگار بود و توی مراسم های مختلف با جونگکوک اشنا شده و بهش پیشنهاد سکس داده بود و جونگکوک هم قبول کرده بود!