'𝐀𝐌𝐀𝐑𝐘𝐋𝐋𝐈𝐒

400 54 20
                                    

(برای حس بیشتر اهنگ کاور رو پلی کنید و بهش گوش بدید♡)

🎶song: theme schindler's list

*********

+نه نمیتونم تهیونگ
اضطراب کل وجودش رو گرفته بود و دست هاش کاملا سرد شده بودن
اما نه از سرمای زمستون بلکه از استرسی که مثل خوره به جونش افتاده بود
عرق سردی از کمر باریکش در حال پایین اومدن بود و وضعیت رو براش متشنج تر میکرد ، کم کم داشت احساس خفگی بهش دست میداد که دست های فرد مورد علاقش ناگهان کل وجودش رو گرم کرد ، جوری که انگار اون احساسات هیچوقت به سراغش نیومده بودن سرش رو برای بیشتر حس کردن دست پسر روی گونه های سردش کج کرد و از حس آرامشی که ناگهان به وجودش منتقل شده بود چشم هاش رو بست

دست هاش رو دو طرف صورت مضطرب پسر قرار داد و و لبخند آرامش بخشی زد و اون رو تو آغوشش کشید
نمیخواست به پسرکش چیزی رو تحمیل کنه پس به آرومی زیر گوشش زمزمه میکرد تا کمی آروم شه
سرش رو سمت پیشونیش برد و بوسه پر عشقی بهش زد و جدا شد و گونه اش رو نوازش کرد

- چشمات و ببند و به هیچ چیز فکر نکن حتی اگه همه ی مردم ازت دور بشن بازم نگاه من روی توعه ، این رو میدونی مگه نه؟
+و-ولی من تا حالا برای این همه آدم ویولن نزدم
- اگه دوست نداری انجامش نده اما این یه فرصته مگه اینو نمیخوای؟
+میخوام همیشه دوست داشتم اجرا کنم اما میترسم خیلی میترسم تهیونگ

بعد از گفتن پشت سر گفتن حرف هاش خودش رو تو آغوش مرد حمایتگرش انداخت و برای حس گرمای بیشتر تنش سرش رو تو گردنش فرو برد و نفس عمیق کشید ، حالا احساس میکرد کمی اکسیژن به قلبش هدیه کرده و احساس بهتری داشت
میتونست تا آخر عمر اون عطر رو نفس بکشه

پشت پسرکش رو که حالا از عرق خیس شده بود نوازش میکرد و با آروم ترین حالت سعی میکرد متقاعدش کنه تا جلوی مردم اجرا کنه ، این یه فرصت خوب برای پسر کوچکتر بود و قطعا تهیونگ نمیذاشت پسرکش این فرصت رو از دست بده

- نگران نباش ، من اینجام ، خودم به جای همه آدما تشویقت میکنم خودم به جای تک تکشون اسمتو صدا میکنم!
من همینجام خب؟
+باشه

$جانگکوک ، نوبت توعه ! پیانیست منتظره
اهنگی که میخوای اجرا کنی رو بهش بگو ، آماده باش پسر همه منتظرن

با استرس به مرد قد بلندی که صداش زده بود نگاه کرد و لبش رو گزید
این یه مسابقه پارکی کوچیک بود که نوازنده ها توش شرکت میکردن و مقام کسب میکردن و فقط تعداد کمی شانس این رو داشتن تا به بهترین دانشگاه موسیقی لندن فرستاده بشن

- اماده ای؟
+فکر کنم ، تهیونگ تو اینجایی دیگه؟آره؟
-مگه میشه اجرای دوست پسرم و تماشا نکنم؟

وجود جونگکوک از گفتنه کلمه "دوست پسر" توسط تهیونگ فرو ریخت و قلبش اروم تر از هر وقت دیگه ای شد
دیگه احساس دستپاچگی نداشت
احساس گرما داشت ، گرمایی که عاشقش شده بود

|𝐇𝐀𝐄𝐓𝐇𝐄𝐑|Where stories live. Discover now