همینجوری یهویی

33 13 0
                                    

گفتی به روزگاران مهری نشسته، گفتم
بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران

من چند جا رفتم مفهومی که به این شعر دادن و خوندم و واقعا به این نتیجه رسیدم اختلاف نظر بین علما زیاده
ولی جدا چی باخودشون فکر میکنن با اون مفاهیم داغونشون
ضایع است روزگاران مجاز از مردم ضایع است شاعر اینجا منظورش اینکه درد رو کسی میفهمه که خودش درد کشیده باشه
تمثیل مرکب هم میشه براش زد: سیر از گرسنه خبر نداره و سواره از پیاده.

میشه اینجور معنیش کرد: بله من عاشق شدم ولی نمیتونم به مردم بگم چون مردم من رو نمیفهمن.

****

گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد
اکسیر عشق به مسم افتاد و زر شدم

از قدیم بوده که روی سرخ نماد سلامتی هستش اینجا هم همون مفهوم رو داره
اینجا داره میگه که ای سعدی چه کسی روی تو رو زرد کرده
زرد نشانه مریضی هستش
سعدی هم میگه که اکسیر عشق بر من افتاده و زر شدم
یعنی که درسته بیمارم اما زر شدم طلا شدم

حالا طرف برمیگرده میگه قرمز خوب نیست و این داره به سمت زرد میره
آخه اسکول تو میخوای بری حرف استقلال و پرسپولیس رو وسط بکشی به سعدی چه ربطی داره!
سعدی بنده خدا یه گوشه نشسته داره ماستش و میخوره.

poems to read 2021Where stories live. Discover now