با حس حرکت نرم و ریزی روی شکمش، نالهای کرد و سعی کرد غلت بزنه که درد بدی توی کمر و باسنش پیچید:
-آهههه+ هییشششش
با پخش شدن صدای مهربون و در عین حال جدی مرد توی گوشش، لای چشمهاش رو باز کرد که اینکارش با بوسهی آرومی که روی لالهی گوشش فرود اومد همزمان بود.
دست جونگکوک آروم پوست نرم و کبودِ پسر رو نوازش میکرد.با حالت لوسی لب پایینش رو جلو داد و سرش رو به سمت پاهای جونگکوک برد.
مرد بزرگتر تکخندهای کرد و اجازه داد بیبی بویش، خودش رو براش لوس کنه.
دست آزادش رو بین موهای پسر برد و آروم تارهای نازک ولی نرم پسر رو بین انگشتهاش به گردش در آورد.تهیونگ با لذت بدون توجه به درد کمرش، سرش رو توی شکم مرد که با پیراهن مارک مشکی رنگش پوشیده شده بود فرو برد و نفس عمیقی کشید که صدای مرد توی گوششهاش پخش شد:
-عزیزم؟ خوبی؟آروم سرش رو بالا و پایین کرد و با صدای آرومی لب زد:
-فکر کنم... اگر بیشتر نازم کنی خوبتر هم میشم.جونگکوک تکخندهای کرد و توی دلش برای پسر لوسش ضعف رفت. حقیقتا خودش هم دوست داشت که این وروجک شیطون که بعد از هر بار سکس خودش رو لوس میکرد رو توی آغوشش بگیره و فشار بده اما، جلسهای که با سهامدارای اصلی شرکت ترتیب داده بود دیر میشد.
بوسهای روی موهای پسر زد:
-منم دوست دارم به آغوش بکشمت بیبی، اما جلسه دارم و باید برم. صبحانهت رو روی میز کناری گذاشتم. باید حتما تمومش کنی متوجه شدی؟و آروم سر پسر رو از روی رونهاش فاصله داد و روی بالشت گذاشت.
تهیونگ با نارضایتی، اخم ظریفی بین ابروهاش نقش بست:
-جدی میخوای بری؟ اما من درد دارم، دلم بغل و بوس میخواد!رو به روی آیینه ایستاد و همونطور که گره کراواتش رو تنظیم میکرد، لب زد:
-وقتی برگشتم جبران میکنم شیرینم... الان دیرم شده، باید برم.+ تو بدترین ددیای هستی که یک نفر میتونه داشته باشه! چطور میتونی منو با این وضعیت اینجا تنها بذاری و به جلسهی مزخرفت بری؟
ساعتش رو دور مچش تنظیم کرد و به سمت تخت قدم برداشت. بوسهای روی موهای پسر زد:
-حواست به کلماتی که انتخاب میکنی باشه تهیونگ، تو که نمیخوای بهخاطر زبون زیادی درازت، تنبیه بشی؟با ناراحتی نگاهش رو از مرد گرفت:
+ مگه دروغ گفتم؟مرد ابرویی بالا انداخت و با صدای محکمی لب زد:
-ممکنه شب دیر برگردم... ازت انتظار دارم صبحانه و وعدههای دیگهی غذاییت رو خوب بخوری عزیزم، متوجه شدی؟ به آجوما گفتم کمی دیرتر بیاد و برای ناهار غذای مورد علاقهت رو آماده کنه. وان حمام هم آمادهست حتما دوش بگیر.
YOU ARE READING
𝗠𝘆 𝗦𝘂𝗴𝗮𝗿 𝗗𝗮𝗱𝗱𝘆ᵃᵘ
Short Story𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘢𝘥𝘥𝘺𝘬𝘪𝘯𝘬, 𝘚𝘮𝘶𝘵, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 تهیونگ یه بیبی بوی تخسه که تمام توجه شوگر ددیش رو برای خودش میخواد. [𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 ]