sleep in dirt

part1

×Harry p.o.v×
از درد یه ناله بلند کردمو خودمو روی تخت گوشه اتاق انداختم. عرق، تنشو زیر نورای رنگی براق می کرد و بازتاب میداد. مث یه کرم شب تاب. با این تفاوت که نور اون از خودشه.. روشنایی و قشنگیش از خودشه ولی کاول فقط زشت و زشت تر میشه!

صورتشو نزدیک گردنم کرد و دستشو روی رونم گذاشت که از پریکامش خیس خیس شده بود‌:تو پسر خوبی هستی...

دلم می خواست تو صورتش داد بزنم مرتیکه کثیف هورنی.. ولی در عوض یه لبخند خسته و در عین حال اغواگر روی لبام نشوندم.(کاور)

باسنمو اروم تو مشتش فشار داد:برای امشب بسه! می تونی بری لباس بپوشی لیتل بچ. شمارتو از کوردن می گیرم... تا ببینم شبای دیگم پسر خوبی می مونی یا نه...

سر تکون دادم و سعی کردم از جام بلند شم. بعد از دو سال هیچکسو ندیده بودم مث این مرتیکه.

کاش میشد ریشای مرلینو بپیچم دور گردنش خفششش کنم... یعنی اگر مرلینو ببینم ریششو بهم قرض میده که کاولو بکشم؟؟ شایدم بگم خودش انجامش بده اخه من که دلم نمیاد..

کمرم صاف نمیشد. لایکاشو که بعد از پوشیدن لباسش بالا گرفته بود نادیده گرفتم و وقتی از اتاق رفت بیرون از لای در دیدم یه خروار پول گذاش روی پیشخون جلوی جیمز.

متوجه شد دارم نگاش می کنم پس درو باز کرد و نیشخند زد. برای کسی با شغل من نباید اینجوری باشه ولی خب... با اینکه پنج ماه گذشته... هنوز عادت نکردم پس از روی خجالت بدن لختمو از ادی و شاون که داشتن وسایلشونو جمع می کردن و دو تا مرد همراه کاول که زل زده بودن بهم پوشوندم.

این کلاب لعنتی انقدر کوچیک بود که اگر این در باز باشه حتی جیمز از پشت پیشخونم منو ببینه. بالاخره کاول گفت:اگر بفهمم به کسی گفتی امشب کی به فاکت داده انقد مهربون نمی مونم...

انگشت شصتشو روی گردنش کشید و بعد چشاشو داد بالا و خر خر کرد. منظورش این بود که سرمو می بره؟؟ بعد یه لبخند زشت تحویلم داد و شمارمو گرفت با یکی دو نفر دیگه از کلاب رفت بیرون.

یه پیراهن مردونه سفید پوشیده بود و یقشو باز گذاشته بود. با یه شلوار جین نو و شیک. معلوم بود پولداره...

انقدر درد داشتم که حتی سعی نکردم کثافتی که به تنم خورده بود پاک کنم. عیب نداره عوضش فردا میرم خونه ویلیام و تو وانشو پر از وایتکس می کنم تا قشنگ پاک بشم!

یه پیراهن تا بالای زانوی سفید و گشاد پوشیدم. یه پنتی رنگ بدن تنم کردم و روی یکی از صندلیا نشستم.

جیمز که پولارو شمرده بود اومد سمتم. لحن همیشه مستش اینبار هیجان داشت:کله فرفرییی امشب گللل کاشتی همه اینارو واسه تو داده گف خیلی راضی بوده. شمارتو گرف گف بازم بت زنگ میزنه بری خونش

یه لبخند فیک زدم و سه تا 10دلاری رو از دستش گرفتم:اینا.. زیاده..5 دلار واسه کل روز 15 دلارم واسه شب... میشه 20 دلار... 10دلارشم واسه غذای امروزو جای خواب کم کن.. باید اینو بدی..