Part🎲5🎲

315 69 37
                                    


🗯 فلش بک🗯

🎲سهون 🎲

با هم وارد اتاق شدیم ، چانیول از روی صندلی بلند شد ، جلو اومد و با هر دوتامون دست داد

به صورت بک نگاه کردم و رو به چان گفتم این دفعه خیلی بهتر شده

سری تکون داد و گفت :

- تمام تلاشمو کردم که نَبُرم
و بعد بلافاصله خندید

میدونستم که هر وقت به صورت بک نزدیک میشه دستاش میلرزه و کنترلشو از دست میده

جونگین ادامه ی حرفمو کامل کرد

- ولی واقعا این بار خیلی خوب اصلاحش کردی هیونگ ، بعد از گفتن این جمله گلهارو به سمت چانیول گرفت

- ممنون بچه ها اما باید ببرمشون خونه دکترا نمیذارن هیچ گیاهی توی اتاقش باشه

حرفشو با سر تایید کردم

- آره روی درب ورودی اعلامیشو دیدم

به تابلوی وضعیت بیمار بالای سر بِک نگاه کردم و پرسیدم :

- هیچ خبری نشده ؟

- نه، سطح هوشیاریش پنجه ، هنوزم به هیچی واکنش نشون نمیده

جونگین به تخت بکهیون نزدیک شد و پرسید داروهای جدیدی که گفتی چی ؟

- قراره از هفته دیگه شروع کنن امیدواریم که در دراز مدت مفید باشن

دستمو به بازوش کشیدم و گفتم :

- بیا امیدوار باشیم هیونگ

***

ساعت از دوازده ظهر گذشته بود خیابونهای رو به روی برج پر از عابرینی بود که با سرعت از محل کارشون به طرف رستورانهای اطراف در حرکت بودن تا به موقع به نهار برسن

همزمان با خروج خدمتکار از اتاقم سر و کله سوهو پیدا شد

- سهون!!!! فکر کردم برای نهار رفتی ؟
- میخوام سفارش بدم چی میخوری ؟

همینطور که برگهای سبز درخت گوشه اتاقمو لمس میکردم گفتم :
- ممنون من نهار نمیخورم

پله هارو بالا اومد و دستشو دور فنجون قهوه روی میزم حلقه کرد و گفت :

- سومین باره که برات قهوه میارن و سرد میشه
با لبخند به صورتش نگاه کردم

Swear to Love and Sin ♠ Season 2 ♠Where stories live. Discover now