های بیبیز خوش اومدین💜🫀
اینجا من داستانای کوتاه از کاپلای جیمین که یه لحظه ای به ذهنم میرسه رو مینویسم.
کوکمین
ویمین
یونمین
ناممین
جینمین
هوپمین
ویکوکمین
سپمین
نامجینمین
و........
های بیبیز خوش اومدین💜🫀
اینجا من داستانای کوتاه از کاپلای جیمین که یه لحظه ای به ذهنم میرسه رو مینویسم.
کوکمین
ویمین
یونمین
ناممین
جینمین
هوپمین
ویکوکمین
سپمین
نامجینمین
و........
تهیونگ آلفای دست و پا چلفتیه که فکر نمیکرد تو یکی از روزهای عادی زندگیش تو شیفت بیمارستان، جفتش رو ملاقات کنه؛ اونم نه هر ملاقات عادی، اون امگا باردار بود!!
حالا دست تقدیر چطوری اونها رو بهم میرسون...