NISTAGMOUS (Ziam)

By nistagmous

803 119 225

داستاد زندگی من درسته که کمی تلخه ولی باز هم شیرینیای خودشو داره ممنون که تو زندگیم هستی و گذاشتی عاشقت باشم ... More

مقدمه و cast
نگاه
خنده‌ی تلخ
خاطرات گذشته
اگه من نباشم، دنیا جای بهتری میشه. مگه نه؟
نفس

Orchestra

148 20 27
By nistagmous

پارت اوله و دل تو دلم نیست اصن...
.
.
.
.
Liam's pov

روز اول تمرین ارکستر(گروه بزرگ موسیقی) بالاخره از راه رسید آخه خیلی وقت بود که از روز تست گذشته بودو هیچ خبری از نتایج نبود تا اینکه دیروز بهم تلفن شد و یه خانومی که معلوم بود منشی آموزشگاهه بهم گفت که قبول شدم. تو اون شرایط بالشتمو ورداشتم و توش تا تونستم جیغ زدم(وی اهل کولی بازی است).

سوار تاکسی شدم و راه افتادم. تو راه آموزشگاه بودم که یهو یه پسریو دیدم که تکیه داده به پنجره ماشین و داره یه چیزیو با آب و تاب برای بغل دستیش تعریف میکنه. داشتم تو دلم می گفتم که چه نیم رخش سکسیه که تاکسی یهو ترمز کردو من با سر خوردم تو شیشه(هنوز جاش درد میکنه).

وقتی که کرایه رو دادم داشتم میرفتم اونور خیابون و سرپو ماساژ میدادم با یه دستم که دیدم همون پسره با یه پسر دیگه از ماشینشون پیاده شد. سرمو انداختم پایین که هیزی نکنم که یهو با سر خوردم به یه جسم سفت و خودمو ویلونم پهن زمین شدیم. در حالی که داشتم سرمو که از شدت درد داشت نبض میزد میمالیدم سرمو اوردم بالا دیدم خوردم به منشی آموزشگاه(فک کردین میخورم به طرف😂) تو اون لحظه تا احساس کردم صورتم داره قرمز میشه، سریع یه عذرخواهی کوتاه کردمو دوییدم تو آموزشگاه.
.
.
.
.
‌.
.
.
Zayn's pov

تو ماشین بودم و داشتم برای تریشا تعریف میکردم که چجوری توی کلاسمون بغل دستیم با مخ رفت تو تخته که سنگینی نگاه کسی رو روی خودم حس کردم وقتی برگشتم دیدم راننده تاکسیه جوری ترمز کرد که پسری که جلو نشسته بود مخش با شیشه جلو یکی شد.

چون با ماشین خودمون داشتیم میرفتیم سر تمرین جلوتر رفتیم تا به دوربرگردون رسیدیم و دور زدیم. یاسر درست جلوی آموزشگاه نگه داشت و من پیاده شدم و دیدم که اون پسر در حالی که داره سرشو میماله و ویلونشو تو دستش جابجا میکنه، سمت آموزشگاه میره.
زین شاید برای چند ثانیه اونو دیده بود ولی کاملا چهره و چشمای زیباشو بع خاطر سپرده بود...


.
.
.
این پارت صرفا برای این بود که یکم با قلمم و مقدمه استوری آشنا بشید. در واقع این یه پارت نیست چون اگه بخوام پارت کامل بنویسم ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ کلمه میشه.
پ.ن:باورم نمیشه یه روز اون پسره که با مخ رفت تو شیشه ی جلوی تاکسی من بودم😂😂😂

Love you
Nistagmous

Continue Reading

You'll Also Like

75.7K 11.8K 47
تهیونگ آلفای دست و پا چلفتیه که فکر نمی‌کرد تو یکی از روزهای عادی زندگیش تو شیفت بیمارستان، جفتش رو ملاقات کنه؛ اونم نه هر ملاقات عادی، اون امگا بارد...
125K 20.8K 41
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, Gene...
440K 69.2K 52
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون...
10.1K 2.1K 28
چه اتفاقی میفته اگه یه رابطه با اجبار شروع بشه؟؟ چی میشه اگه یکی عاشق باشه، یکی نباشه؟؟ این ازدواج قراره چطوری پیش بره؟؟ سرنوشت چه برنامه ای براشون د...