هری کج شد، وقتیکه دوباره شروع به بوسیدن لب های زین کرد .
و این بار، هری لباس زین رو درآورد و پرت کرد روی زمین .

پاهای زین دو طرف هری قرار داشت و هری بین پاهای‌ زین ایستاده بود؛ در نتیجه زین میتونست سخت شدن هری رو از روی شلوار جینش حس کنه !

هری ناله کرد ، وقتی که زین دستشو به پشت رون هاش برد و بلندش کرد و گذاشتش روی میزِ سنگ مرمر .

قوطی و کیف شیرینی افتاد روی زمین، وقتیکه هری با دستاش به اونا ضربه زد .

همونطور که هری روی میز نشسته بود، زین بهش کمک کرد تا کمربندشو باز کنه و شلوار جینشو در بیاره .
بعد از شلوار جین، زین باکسر هری رو درآورد و دیک سفت شده ی هری بیرون اومد .
چشمای زین از شهوت پُر بود و حالا با دیدن هری ایی که سفت شده بود، اون حتی بیشتر از قبل اینو حس میکرد .

زین دوباره لبای هریو بوسید، وقتیکه دستش روی پیژامه اش نشست و اون از پاش درآورد . اون دیگه نمیتونست تحمل کنه .. باید وارد هری بشه !

"من آماده ات میکنم اوکی؟" زین گفت.
و هری بعد از اینکه نفسی گرفت، سرشو به نشونه ی مثبت تکون داد .
بعد زین دوتا از انگشتاشو لیسید و روی سوراخ هری گذاشت .
آروم آروم انگشتاشو داخل سوراخ هری فرو کرد و به جلو حرکت داد.

هری درحالی که از چشماش آب می اومد، از روی درد ناله کرد.
همونطور که دو انگشت زین کاملا داخل هری بود، اون شروع کرد به جلو عقب کردن.
هری میتونست درد احساس کنه ولی به زین گفت که ادامه بده !
بعد از اون زین یه انگشت دیگه ام اضافه کرد و این درحالی بود که هری احساس درد میکرد و سرشو به شونه ی زین تکیه داده بود .
اما زین همچنان به کارش ادامه میداد تا اینکه هری به انگشتاش لعنتی فرستاد .
"زین—" نفس نفس زد
"دیگه نمیتونم تحملش کنم" هری اضافه کرد وقتی که زین سرشو به معنی بله تکون داد .

پس زین انگشتاشو بیرون آورد و دیکشو روی سوراخ هری تنظیم کرد .
"آماده ایی؟" زین پرسید و هری همونطور که سرشو تکون میداد، محکم به شونه ی زین چنگ انداخت .
سپس زین شروع کرد به فشار دادن دیکش، داخل هری .

هری درحالی که لب پایینشو گاز گرفته بود، خیلی سخت ناله کرد .
زین به فشار دادن دیکش داخل هری ادامه داد تا وقتیکه همه اش وارد هری شد .

"خوبی بیب؟" زین پرسید وقتی که دید هری چشماشو محکم بسته !
"حرکت کن زین .. من نیاز دارم که تو حرکت کنی" هری گفت .
زین سرشو تکون داد و شروع کرد به عقب و جلو کردن خودش، داخل هری .
هری از درد گریه میکرد ولی هرچه بیشتر می‌گذشت، دردش کمتر میشد و جاشو به لذت میداد.

کمی بعد هری با لذت و از روی شهوت ناله میکرد و اسم زینو صدا میزد.
زین بهش نگاه کرد، همونطور که دوباره می بوسیدش .
هردوشون شروع کردن به عرق کردن .
سپس پاهای هری محکم حوالی باسن زین پیچیده شد و زین احساس کرد بیشتر درون هری فرو رفته .

بوسه های شلخته تحویل هم میدادن و از شدت شهوت و لذتی که بهم میدادن، پرصدا ناله میکردن.

هری سرشو روی شونه های زین گذاشت وقتیکه اونجا رو گاز گرفت و علامتی از خودش به جای گذاشت .
"زین من ... من نزدیکم" هری کلماتشو تقریبا
با صدایی لرزون و خفه گفت .
"منم همینطور عزیزم ، منم همینطور" زین جواب داد درحالیکه دیکشو از سوراخ هری بیرون بیرون میاورد و اونو کنار هری قرار میداد.

زین و هری همونطور که دیک هاشونو توی دستاشون می‌گرفتند، شروع کردند به هندجاب دادن، تا زمانی که کامشون روی سینه و شکمشون پاشیدن .

زین تقریبا روی زمین افتاد چون پاهاش از سکسشون، می لرزید ‌، اما هری اونو محکم نگهداشت .

هری درحالی که از میز پایین میومد، با دهن بسته خندید .
روبروی زین وایستاد و نفسی گرفت
"سکس روی میز ایده ی بدیه" هری شوخی کرد، که زین نفسشو گرفت وقتیکه لبخندِ اعتیاد آوردی بهش زد .
"نمیتونم در این مورد بهت کمکی بکنم، تو خیلی نازی و من نمیتونم در برابرت مقاومت کنم و خوددار باشم!" زین جواب داد، هنگامی که هری پیشونی هاشون رو بهم دیگه چسبوند .

"دوستت دارم زین" هری زمزمه کرد وقتیکه زین لبخند زد و دستشو روی سر هری گذاشت و فِرهاشو لمس کرد .
"منم دوستت دارم هرح"
هری بینی شو به بینی زین چسبوند .

"میخوای دوش بگیری؟" زین پرسید و هری سرشو به معنی اره تکون داد .

زین هریو به اتاقش برد و داخل حمامش برد .

دوش گرفتند ، کمی همدیگه رو بوسیدن و بعد از اون، زین لباس های جدیدی به هری داد تا بپوشه .
هری با پوشیدن لباسای زین سرخ شد .

"شب بمون هرح" زین گفت و هری درحالی که لبخند میزد، سرشو تکون داد .
اون حتما خواهد موند .

•~•~•~•~•

خودتون میدونین من چندبار برای "یک شب با مالیک" اسمات ترجمه کردم.
ولی این اصلا نمیشد تینسجشخش
میخونمش جر میخورم😂😂😂🤦🏻‍♀️
بگذریم، کل این پارت رو پدر عزیزم ترجمه کرده
مرسی باباجون💙🌿
zarry5

و اینکههههه

گایز
من😐 منِ عن😐
دارم بوک زویی ترجمه میکنم😐
پس بخونید تا رستگار شوید.

ووت یادتون نره🥺
مرسی که میخونید💛

Just a little bit of your heart [Z.S]Where stories live. Discover now