___________________
-فلش بک ساعت 2 ظهر همان روز ... عمارت جئون-
-چچچچچچچچیییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با دادی که زد باعث شد همه اعضا حاظر در پذیرایی گوشاشون و بگیرن.
نالید:
-این یه شوخیه کثیفه ... لعنتی من قراره برم خواستگاری ولی خود کوفتیم خبرندارممممممم این چه وضعیههههه
بکهیون که موهای چانیول رو که روی پاش دراز کشیده بود و نوازش میکرد غر زد:
-نکنه یادت رفته که این اتفاق برای همه ما افتاد!
چان چشماشو گردوند:
-نکه جنس بدم تحویل گرفتین ... فاک هنوزم باورم نمیشه بجای خاستگاری رفتن امدن خاستگاریم!
کوک نگاه ملتمسش رو به کریس هیونگ و نامجون هیونگش داد:
- بگین که یه دام امگاسسسسسسسس
قبل از جواب دادن اون دوتا سوهو که همراه پدر بزرگ جئون تازه وارد پذیرایی شده بود جواب داد :
- نه کوک اون یه دام امگا نیست
با حالت زاری خودشو رو زمین ولو گرد:
- نههه من یه دام امگا موخواممممممممممم
پدر بزرگ با لبخند نگاهش کرد:
- اون بهتر از هر دام امگا برای توعه
غر زد:
- حداقل بگین تو چه دستس
سوهو بیخیال گفت:
-نمیشه سوپرایزه
پاهاشو مثل بچه ها به زمین زد :
-این نامردیهههه
جیمین کلافه از رفتارهای برادر کوچیکترش غرید:
- شات اپ شو جئون جونگکوک... یونگی از خواب بپره جفتمون به گا میریم
بی توجه به برادرش مثل بچه ها به پای کریس و نامجون چسبید:
- هیوننننگگگگگاایی گگللمممم به این مکنه حقیر رحم کنید تروخداااااا حداقل بهم بگین کیههههه
نامجون و کریس به هم نگاه کردن و همزمان گفتن:
- باشه
با خوشحالی نگاهشون کرد که نامجون ادامه داد:
-اون پسر عموعه سوهوعه
اگه میتونستین جونگکوک و به حیونی تشبیه کنید در حال حاظر اون قطعاااااااا یه اسب ابی بود . از اون گندهاش که دهنشونو برای پرنده باز میذارن و کوک واقعا نگران بود مگس تو دهنش بره
بعد از اینکه تونست خودشو جمع کنه بلند تر از قبل داد زد:
-نننننههههههههههههههههههههههههههههههه... من یه کیم دیگه نمیخواممممممم
YOU ARE READING
MY SPACIAL MATE
Fantasyتو دنیایی که آلفا های حقیقی اشباع و ساب آلفا ها منقرض شدن ... تهیونگ ساب آلفاییه که توی خانواده اصیل زاده امگا به دنیا آمده و مدام بخاطر آلفا بودنش سرزنش میشه . همه چی تغییر میکنه وقتی بزرگ خاندان سلطنتی, جئون بزرگ برای خواستگاری ولیعهد به خونه اونه...
part01(خاستگاری از یک ساب الفا)
Začať od začiatku