Kiss Me Like You Miss Me (Red) - Yoonmin ×BDSM×

6.

امکان نداشت جیمین بعد از اون، مستقیم به چشم های مرد نگاه کنه. خودکارش رو بین انگشت هاش گرفته بود تا هرچیزی که باهاش مشکل داشت رو خط بزنه و یونگی حواسش رو جمع کرد تا بفهمه 'فیستینگ' رو خط زد یا نه... و خب، جیمین به سرعت سراغ صفحه بعدی رفت. بدون خط زدن کلمه ای.

"آیا ساب با بلعیدن کام شریک خود مشکلی دارد؟" پسر با نگاه قضاوت‌گرانه‌ای به یونگی خیره شد و مرد فقط شونه هاش رو کمی بالا برد، "ساب قبلی خیلی روی رسمی بودنش تاکید میکرد."

جیمین گزینه 'خیر' رو تیک زد و سراغ سوال بعدی رفت، "آیا ساب با استفاده از اسباب‌بازی‌های جنسی موافق است؟" و به سرعت از خوندنش با صدای بلند پشیمون شد.

اما انگار یونگی از سرخ شدن ناگهانی گونه‌هاش و جوری که نگاهش رو ازش میگرفت و روی صندلیش وول میخورد، خوشش اومده بود، "هی، بقیه‌ش هم بلند بخون."

پسر موهاش رو از روی پیشونیش کنار زد و زیر لب لعنتی به خودش فرستاد، "دیلدو، بات پلاگ، رینگ، و-وایبریتور و گگ. مین یونگی شی چطور این حجم از انحرافو پشت قیافه جدی‌ت مخفی میکنی؟" گزینه بله رو تیک زد.

یونگی پوزخند زد و سرش رو به دست هاش تکیه داد، "ادامه بده."

"ساب با بانداژ موافق است؟ بستن دست ها جلوی بدن،پشت بدن، زانوها، مچ ها به زانو ها، چ-" نفس عمیقی کشید، "چشم بند.وات د فاک؟!" دوباره برگه هارو روی میز گذاشت و به صندلیش تکیه داد، "چرا بقیه‌شو خودت نمیخونی؟"

یونگی با پوزخند دستش رو دراز کرد و خودکار و کاغذهارو برداشت، "با کمال میل." سرش رو کج کرد و یکی از ابروهاش رو بالا برد، "نظر کلی ساب نسبت به تحمل درد چیست؟ از یک تا پنج به طوری که یک، بالاترین آستانه تحمل درد و پنج، کمترین میزان آن باشد،امتیاز دهید." منتظر به جیمینی که سرش رو به دست هاش تکیه داده بود و لپ هاش بیرون زده بودن، نگاه کرد.

جیمین چشم هاش رو بست، "سه."

"میزان دردی که ساب میل به احساس کردن دارد چقدر است؟ از یک تا پنج به طوری که یک، کمترین میزان و پنج، درد شدید باشد، امتیاز دهید."

پسر کف دستش رو روی پیشونیش گذاشت و هوفی کشید. هوا واقعا گرم شده بود، "آم...سه؟"

یونگی جواب هارو با پوزخندی که به نظر نمیومد به اون راحتی از روی صورتش کنار بره، یادداشت کرد و صفحه بعد رو برای کسی که قرار بود ساب آینده‌ش باشه، توضیح داد، "چیزی راجع به سِیف‌وُرد میدونی؟"

جیمین شونه هاش رو بالا انداخت و یونگی توضیح داد، "درسته که همه کارهایی که انجام میدیم، با رضایت دو طرفه‌ هستن اما وقتی توی موقعیتش قرار بگیریم، باید هرچیزی که ازت میخوام رو انجام بدی چون من کاملا متن قرارداد و انتخاب هات رو حفظم. گاهی اوقات، اتفاقی میفته که باعث میشه متوجه بشی نزدیک به آستانه تحملت هستی، اون موقع‌ست که با کلمه‌ی انتخابیت وضعیتت رو اعلام میکنی و گاهی نمیتونی اصلا ادامه بدی پس از سِیف‌وردی استفاده میکنی که باعث میشه کاملا کارم رو متوقف کنم. میتونی هر کلمه ای که دوست داری انتخاب کنی، مسخره‌ت نمیکنم."