از سلام کوتاهی که به راننده داد مقصدش رو گفت
_میخواستم به کمپانی اس ام برم..لطفا!
مرد سری تکون داد و وقتی که ماشین حرکت کرد اونم کارش رو
شروع کرد!
از کیف کمریش لنزش رو به همراه خط چشمش بیرون کشید...
گوشیش رو جلو صورتش گرفت و همونطور که خودش رو نگاه
میکرد با دقت خط چشم دلربایی رو کشید و کمی سرش رو عقب
برد تا از میزان بودنشون مطمئن بشه و بعد لنزش رو برداشت...
این لنزی که خریده بود گرون تر و با کیفیت تر از لنز خودش بود
خب فقط کمی از آیدلش سوءاستفاده کرده بود!
لنزش رو تو چشمش انداخت و بعد از چند تا پلک مکرر از جاش
مطمئن شد..خب عالی شده بود!
ماسک سفید رنگش رو به صورتش زد و موهای حالت دارش رو
روی صورتش ریخت!
با توقف ماشین نگاهی به اطراف انداخت و با دیدن کمپانی
لبخندی زد و بعد از تشکر مختصری کرایش رو حساب کرد!
از ماشین پیاده شد و با قدمای تندی داخل شد و بعد از نشون
دادن کارتش به مسئول نگهبانی داخل آسانسور شد و طبقه
پارکینگ رو زد!
لبش رو زبون زد و ون مشکی رنگ رو سریع تشخیص داد..
سویچش رو از تو جیبش بیرون کشید و بعد از زدن باز شدن
در ماشین به سمتش حرکت کرد و داخلش شد...ساعت 9:15
دقیقه رو نشون میداد و این یعنی زمان کافی برای رفتن به دنبال
آیدلش رو داشت و لعنت بهش که از الان تپش قلب گرفته بود!
_________________________--
چانیول با دیدن ون مشکی پوزخندی زد و بین بادیگارداش داخلش
شد و بدون توجه به کریس که داشت تند تند حرف میزد رو به
راننده ریز جثه کرد
_سلام!
بکهیون مثل دیروز با دستپاچگی کامل جوابش رو داد و وقتی
نگاه خیره چانیول به چشماش قفل شد سعی کرد مثل دیروز
چشماش رو هلالی طور کنه
_امروز خیلی خوشتیپ شدید قربان^^
خب کمی خودشیرینی هم اشکال نداشت...چانیول تکخنده ای کرد
و تو جاش فرو رفت
_مرسی آقای بیون'
کریس که تا اون لحظه به خاطر زنگ خوردن گوشیش بیرون از اون
YOU ARE READING
ugly fan and hot fucker
Fanfictionname:ugly fan and hot fucker couple:chanbeak Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت:کامل شده☑️ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی بیون!❎ پارک چانیول تاپ آیدل معروف کره....کسی که بکهیون تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد تو صورتش زل زد و با...
ugly fan and hot fucker_5
Start from the beginning