ugly fan and hot fucker_5

Start from the beginning
                                    

از سلام کوتاهی که به راننده داد مقصدش رو گفت

_میخواستم به کمپانی اس ام برم..لطفا!

مرد سری تکون داد و وقتی که ماشین حرکت کرد اونم کارش رو

شروع کرد!

از کیف کمریش لنزش رو به همراه خط چشمش بیرون کشید...

گوشیش رو جلو صورتش گرفت و همونطور که خودش رو نگاه

میکرد با دقت خط چشم دلربایی رو کشید و کمی سرش رو عقب

برد تا از میزان بودنشون مطمئن بشه و بعد لنزش رو برداشت...

این لنزی که خریده بود گرون تر و با کیفیت تر از لنز خودش بود

خب فقط کمی از آیدلش سوءاستفاده کرده بود!

لنزش رو تو چشمش انداخت و بعد از چند تا پلک مکرر از جاش

مطمئن شد..خب عالی شده بود!

ماسک سفید رنگش رو به صورتش زد و موهای حالت دارش رو

روی صورتش ریخت!

با توقف ماشین نگاهی به اطراف انداخت و با دیدن کمپانی

لبخندی زد و بعد از تشکر مختصری کرایش رو حساب کرد!

از ماشین پیاده شد و با قدمای تندی داخل شد و بعد از نشون

دادن کارتش به مسئول نگهبانی داخل آسانسور شد و طبقه

پارکینگ رو زد!

لبش رو زبون زد و ون مشکی رنگ رو سریع تشخیص داد..

سویچش رو از تو جیبش بیرون کشید و بعد از زدن باز شدن

در ماشین به سمتش حرکت کرد و داخلش شد...ساعت 9:15

دقیقه رو نشون میداد و این یعنی زمان کافی برای رفتن به دنبال

آیدلش رو داشت و لعنت بهش که از الان تپش قلب گرفته بود!

_________________________--

چانیول با دیدن ون مشکی پوزخندی زد و بین بادیگارداش داخلش

شد و بدون توجه به کریس که داشت تند تند حرف میزد رو به

راننده ریز جثه کرد

_سلام!

بکهیون مثل دیروز با دستپاچگی کامل جوابش رو داد و وقتی

نگاه خیره چانیول به چشماش قفل شد سعی کرد مثل دیروز

چشماش رو هلالی طور کنه

_امروز خیلی خوشتیپ شدید قربان^^

خب کمی خودشیرینی هم اشکال نداشت...چانیول تکخنده ای کرد

و تو جاش فرو رفت

_مرسی آقای بیون'

کریس که تا اون لحظه به خاطر زنگ خوردن گوشیش بیرون از اون

ugly fan and hot fuckerWhere stories live. Discover now