" لوکاس کجاست ؟ من می کشمش " لارن با عصبانیت غرید و اومد تو اتاقم .یه نفس عمیق کشیدمو شونه هامو بالا انداختم .
" میدونم که فقط سه ماه بود که با هم قرار میذاشتیم ولی امیدوار بودم اون وفادار بمونه " یواش گفتم ، دیگه رو سینه م احساس سنگینی نمی کنم .
" حداقلش بهتر از دفعه قبلی ، نه ؟ " جسی پرسید . " ببین امشب میریم بیرون و خوش می گذرونیم . باید تا جوونیم عشق و حال کنیم "
خندمو خفه کردم و اشک هامو پاک کردم " راست میگی "
چرا دارم واسه عوضیایی که منو نمیخان گریه می کنم ؟
اونان که از دست میدن .نه من .
" من واقعا خیلی هم از لوکاس خوشم نمیومد . میدونستم این پیش میاد فقط حدس میزنم واقعا نمی خاستم که پیش بیاد " صادقانه بهشون گفتم .
لارن همچین زد زیر خنده که سرش هم به عقب خم شد ، با صدای بلند دست زد " بالاخره اینو گرفتیش " وسط خنده هاش گفت .
پری لبخند زد و لبشو گاز گرفت " شما بچه ها دیوونه اید " با لحن شیرینی گفت " باید امروز بلند شیم بریم مرکز خرید " پرسشی به جمع نگاه کرد .
" البته ، بزار من موهامو سریع درست کنم " جسی گفت و رفت طرف آینه ها .
.
.
.
.
.
" آره لو " لارن هورا کشید .
" فاک بهش انجامش بده ! فاک بهش انجامش بده ! یوهووووو !"
همینجور شلوغ کاری می کرد
" کامان قرش بده . قر بده "یه دور رو نوک یه پا چرخیدم و در آخر با یه تعظیم نیشخند زدم . بعدم برگشتم و با دخترا زدیم زیر خنده .
داشتم شلوار جینی که لارن برام انتخاب کرده بود رو امتحان می کردم ؛ برگشتم پیشش و به ویدیو نگاه کردم . تو اسنپ چتش پستش کرده بود و داشت سریع تو اینستاگرامش هم با کپشن " وقتی جون جونیات پایه تن " میذاشتش .
" خیلی خب ، دیگه بسه ! باید یه خورده هم تنقلات بخریم . امشب فقط میخام لم بدم و نتفلیکس ببینم " بهشون پیشنهاد دادم " تازه میخام استرنجر تینگزو هم ببینم " زبونمو درآوردم و شونه پری رو لیس زدم .
" عـــیــیــیـــــــــــی " خودشو کشید عقب و شونه شو پاک کرد ، منم همونطور که می خندیدم دوییدم و رفتم .
.
.
.
.
.
" اون خیلی وحشت انگیز بود " پری نق زد و صورتشو تو پتو فرو کرد .
ما اولین اپیزود استرنجر تینگزو نگاه کردیمو اون خیلی خفن بود ." میدونستین فین ولفهارد تو اون فیلم ترسناکه ایت هم هست ؟ "لارن پرسید و خم شد تا کولاشو برداره .
YOU ARE READING
Make You Mad [Persian Translation]
Fanfiction"عصبانیش کن! " All Right Reserve To @louissmolbean