Ep 01

1.1K 113 62
                                    




Song playing: pink lemonade by james bay

صداي سوت مربي بستكبال مدرسه به صدا دراومد.
هري با دستش اشاره دادو جو اهنگو پلي كرد.
همه ي بچه هاي توي زمين سريع بازيو شروع كردن.
هري كاپيتان تيم بسكتبال مدرسه بود.
اون واقعا يكي از بهترينا بود.
وقتايي كه بازي ميكرد يه تل به موهاش ميزد و زمانيكه مي دويد موهاش بالا پايين ميشدن.
هميشه دوستاش بهش ميگفتن كه بايد موهاشو كوتاه كنه،ولي اون به هيچ جاش نبود،اصلا توجه نميكرد چونكه هميشه در جوابشون ميگفت كه يه نفر هست موهاشو دوست داشته باشه.

بازي در حال انجام بود كه همزمان زين از كلاس هندسه با يه عالمه كتاب و جزوه بيرون اومد.
گوشيش رو برداشت كه پيامي كه واسش اومده بود رو خوند.
يه لبخند ريز زد و سمت كمد وسايلاش رفت.
قفلشو باز كرد و از شر تمام كتاباي دستش راحت شد وقتي كه اونا رو توي كمدش پرت كرد.
يه  نفس عميق كشيد و عينكشو از چشمش برداشت و يه دستشو به كمد تكيه داد و با دست ديگه چشماشو ميخاروند.
كلاس هندسه براش كسل كننده بود.
به هر حال اون يه المپياديه و كار و زمان مطالعه ش خيلي زياده.
به ساعت مچيش يه نگاهي انداخت
-اوپس..دير شد.
سريع كمدو بست و راه روي شلوغ دبيرستانو ترك كرد.
سمت حياط رفت.
هوا ابري بود و بارون نم نم ميباريد.
زين جلوي در ورودي ايستاده و داره بيرونو با دقت نگاه ميكنه.
بچه هايي كه روي پله هاي ورودي نشستن،يا روي نيكمت هاي چوبي،يا دارن زير نم نم بارون مسخره بازي درميارن و ميرقصن.
ولي چشمش خورد به پسري كه كت دبيرستان arthur تنشه.
به كاپوت ماشين گرونش تيكه داده و داره به اهنگ love so sofe گوش ميكنه و باهاش دستاشو تكون ميده!
صداي اهنگش اينقد زياده كه تا وسط حياط دبيرستان زين ميرسه.
زين پله هارو سريع پشت سر ميذاره تا به اون پسر خودشو برسونه.

زين درست جلوي اون پسر مي ايسته.

-سلام زِد.
هري گفت و نيشش تا بناگوش باز شد.

"زمان حال"

Zayn's pov

-اينو اخرش چند ميتوني واسم رد كني؟
زين تا كمر خم شده بود توي ماشين رنجروور مشكي رنگش و سوالشو پرسيد.

+مرد اين ماشين به اين راحتي ها اب نميشه.
ميدوني ك؟
برام دردسر سازه.

-چقد ميخواي؟

+٢٠تا
-هزارتا؟
+دقيقا
-خيلي پستي.ولي مجبورم
قبوله.
+اخر هفته باهام تماس بگير.
-اوكي.

زين سوار موتورش شد و راه افتاد.
هوا خيلي گرم بود.اوايل اپريل هوا به حدي كسل كننده ميشه ك زين هيچوقت دوست نداره پاشو از كازينوهاي باباش بيرون بزاره.
اين چند وقت اخير ك ريچل رفته مسافرت همه ي كارا افتاده گردن زين.

C A S I N O [Z.S]Where stories live. Discover now