کوکی نعنایی یا گیلاسی؟/تهکوک

Part4

هوسوک:خواهش میکنم دردونه بریم صبحونه؟
جونگکوک:اگه شیر توت‌فرنگی با پنکیک واسم میخری آره.
بعد از خوردن صبحانه رفتیم گل و باکس گردنبند دادیم به یکی از خدمتکارا بزاره تو اتاق یونگی.
یونگی:
هیونجین:گربه کوچولو.
یونگی:هوم.
هیونجین:برفی من جفتت نیستما فکر کنم جابجا گرفتی اینجوری جمع شدی تو بغلم.
با صدایی که خش دار شده بود گفتم.
یونگی:دیشب چرا نبودی؟
هیونجین :مثلا رفتم آرایشگاه بعدش تصادف کردم دیر رسیدم.
یونگی:خوبی هیونی؟
هیونجین:خوبم برفی.
یونگی:مواظب خودت باش باشه؟؟
هیونجین:چشم.
یونگی:موهات خیلی خوشگل شده ها.
هیونجین:واقعا؟ته مسخرم کرد.
یونگی:آره فقط اونه که با رنگ قهوه ای چندساله داره سر میکنه:/
هیونجین:وفاداره به این رنگ. بدو بریم پایین صبحونه.

(رنگ موی جدید هیون)
چانگ ووک:صبح بخیر حالت بهتره یون؟
یونگی:خوبم بابایی.
هیونجین:حالا پسره خوشگل بود؟
تهیونگ:نه اصلا.
یونگی:جذاب بود.
هیونجین:اوپس پس جذابه.
هه سان:تصمیمت چیه عزیزم؟
یونگی:هنوز باهاش کنار نیومدم.
هه سان:چند وقت زمان نیاز داری؟
یونگی:نمیدونم.
هه سان:گرگت هم کنار نیومده؟
یونگی:شوگا که از همون اول میخواست بپره بغلش.
چانگ ووک:اون بر خلاف تو ارومه.
یونگی:همین باعث شده ضعیف باشه.
خدمتکار:ببخشید آقا.
چانگ ووک:چیشده؟
خدمتکار:این گل و باکس رو یه اقا دادن بدم به جناب یونگی.
تهیونگ:کدوم اقا؟
خدمتکار:آم گفتن اسمشون جی هوپه.
یونگی:لطفا بزارشون تو اتاقم.
تهیونگ:جی هوپ کیه؟
یونگی:آم یکی از دوستام.
هیونجین:جدیده؟
یونگی:آره.
تهیونگ:کجا آشنا شدید؟
هه سان:صبحونتونو بخورید از کی تاحالا آمار دوستای یون در میارید؟
بعد از تموم شدن صبحونه رفتم اتاقم.
هوم حداقل سلیقش خوبه.(اما این سلیقه جونگکوکه😂)
گردنبند خوشگلیه اما اگه بندازم گردنم فکر نمیکنه راه امدم؟
(شوگا:دلت میاد نندازیش؟)
نه اما
(شوگا:اما نداره بنداز گردنت دشمنت که نیس جفتته منکه میدونم میخوای تلافی کنی)
خب اره تلافی.
*فردا
جونگکوک:
برای اینکه ببینم شراب چیکار میکنه و کجاها میره صبح زود آماده شدم و یه شلوار بگ یخی و هودی سفید پوشیدم
رفتم در خونشون منتظر وایسادم.
بعد از نیم ساعت با یه پسر که نمیشناختم آمد بیرون و حرکت کردن به سمت مرکز شهر.
اولالا عجب ساختمونی.
روی تابلو نوشته طراحی و معماری ساختمان و نقشه کشی کیم.
اوپس پس یا طراحه یا نقشه کش.
الان به چه دلیلی برم داخل؟
اوهوم میگم امدم واسه طراحی یه ساختمون.
(جی کی:ساختمونت کجا بود احمق؟)
تو یکی خفه حالا یکاریش میکنم.
پیاده شدم رفتم داخل خب حالا باید برم طبقه چندم؟؟
او اینجا اسم کارکنان و طبقشون نوشته.
آم اسم شراب چیه؟
(جی کی:بخدا که خیلی اسکلی تو اسم جفتتو نمیدونی اونوقت آمدی کارگاه بازی؟)
بازم خفه.
اها هرکی کیم بود شوهریه منه.
خب خب اینجا سه تا کیم داریم .
کیم تهیونگ مدیر بخش طراحی و معماری طبقه اول.
کیم هیونجین مدیر بخش نقشه کشی طبقه دوم.
کیم بوگوم مدیر بخش حسابداری طبقه سوم.
تهیونگ زیاد بهش نمیاد هیونجین هم  همینطور بوگوم بوگوم خوبه پس میرم طبقه سوم.
آم اینجا چرا انقد شلوغه؟
جونگکوک:ببخشید خانم میخوام آقای کیم رو ببینم.
منشی:ایشون الان درگیر مصاحبه هستن شما هم برای استخدام امدید؟
جونگکوک:آم استخدام؟
منشی:استخدام کارکنان حسابداری.
جونگکوک:میشه یه فرم بهم بدید.
منشی:بفرمایید.
هوم مصاحبه میدم میبینمش حتی باهم حرف میزنه وای.
(جی کی:لعنت بهت این مصاحبه کاریه)
خب بابا منم که رشتم حسابداریه بلدم خوبه که تو شرکت بابا بعضی وقتا کار میکنم حداقل جلوش ضایعه نمیشم.
حالا که اینجام زنگ بزنم جیمین هم بیاد؟بد فکری نیس.
جونگکوک:الو جمن شی.
جیمین:زهر مار جمن شی جلو رز خوب چیم چیم میکنی که.
جونگکوک:اصلا خوبی به تو نیومده الاغ.
جیمین:کدوم خوبی؟
جونگکوک:امدم تو یه شرکت طراحی و نقشه کشی دارن حسابدار استخدام میکنن گفتم که تو هم بیا نکه خیلی الافی تو شرکت بابا که نمیری.
جیمین: الاف عمته حالا دانشجو قبول میکنن؟
جونگکوک:نمیدونم حالا بیا آدرس واست میفرستم.
جیمین:باش کله پوک.
بعد از نیم ساعت جیمین پیداش شد فرمی که براش پور کرده بودم دادم دستش.
جونگکوک:خنگ بازی در نیاری ها.
جیمین:نه بابا عمه من بود رید تو حساب و کتابای شرکت.
جونگکوک:اون مال اولا بود من الان حرفه ایم.
جیمین:بله بله متوجهم.
منشی:جئون جونگکوک بفرمایید داخل.
رفتم داخل روی صندلی نشستم.
چند دقیقه گذشت که یه آقای خوشتیپ از توی اتاق استراحت آمد بیرون.
بوگوم:خب جناب جئون حسابدار چه شرکت هایی بودید؟
جونگکوک:من هنوز دانشجو هستم اما معاون بخش حسابداری شرکت های Gهستم.
بوگوم:شرکت G؟مطمئنید؟دانشجو قبول نمیکنن همچین شرکتی.
جونگکوک:اینکه میگم دانشجو منظورم دانشجو عادی نبود من فوق لیسانس حسابداری دارم.
بوگوم:چندسالته؟
جونگکوک:نوزده جهشی خوندم.
بوگوم:لطفا مقدار سهام های خواسته شده روی برگه مقابلتون بدست بیارید.
بعد از چند دقیقه برگه جلومو دادم به آقای روبه روم.
بوگوم:میتونید برید اگر قبول شدید به شماره ای که دادید تماس میگیریم.
جونگکوک:آم ببخشید شما جناب کیم بوگوم هستید؟
بوگوم:بله خودم هستم.
جونگکوک:مرسی خدانگهدار.
جیمین:چیشد؟
جونگکوک:خوب بود.
منشی:کیم جیمین بفرمایید داخل.
جونگکوک:میشینم اینجا بیا.
بعد از ربع ساعت جیمین آمد.
جیمین:وقتی بهش گفتم معاون شرکت Gام پشماش ریخت.
جونگکوک:چون منم بهش گفتم.
جیمین:من میرم دنبال رز رفته پیش لیسا.
جونگکوک:باشه.
خب کیم بوگوم که نبود پس میرم طبقه دوم کیم هیونجین.
جونگکوک:ببخشید میتونم جناب کیم رو ببینم؟
منشی:چند لحظه.
جونگکوک:بعد هماهنگی وارد اتاق شدم.
هیونجین:خوش امدید جناب جئون چه کمکی میتونم بهتون بکنم؟
آه اینم ولی عجب رایحه خوشبویی کاپوچینو.
جونگکوک:مرسی آقای کیم من برای نقشه یک عمارت اینجام.
هیونجین:میتونید هیونجین صدام کنید زمین عمارتتون کدوم منطقه هست؟
جونگکوک:میتونید توی سیستمتون زمین رو ببینید.
هیونجین:زمینتون از زمین های کد دار هستن؟
(زمین های کد دار:زمین هایی هستند که مال پولدار های کره هستند و فقط چند نفر از اون زمین ها دارند)
جونگکوک:بله کد JK,F14.
هیونجین:خب زمینتون برای ساخت عمارت کاملا مناسبه برای نقشه چیزی توی ذهنتون هست؟
جونگکوک:میخوام یک ویلا با پنج تا واحد باشه و یک پنت هوس و سالن مشترک برای پنج واحد و یک استخر و سونا و جکوزی زیر زمین و یکی هم در حیاط یک آلاچیق بزرگ مشترک برای پنج واحد داشته باشه.
هیونجین:خب اگر هر واحد رو مثل اتاق در نظر بگیرم مشکلی ندارید؟کنار هم باشن؟
جونگکوک:نه مشکلی نیس فقط هر واحد سه تا اتاق داشته باشه.
هیونجین:باش نقشتون تا یک یا دو هفته  دیگه آماده میشه اگر میخواید کارهای ساخت زمینتون شرکت خودمون انجام بدن یا واگذار به خودتون کنم؟
جونگکوک:خودتون انجام بدید برای هزینه ساخت و نقشه بهم پیام بدید پول به حسابتون واریز میکنم مدارک هم وقتی اماده شد میام میگیرم.
هیونجین:باشه خدانگهدار.
پس اسمت کیم تهیونگه.
اوپس وقت ندارم پس فردا میام پیش شراب.
______________________________

پارک سوجون
سن:21
جنسیت:آلفا
رایحه:چوب
رفیق جونگکوک و فلیکس و جیمین
اما حسش به جونگکوک بیشتر از دوسته

کیم بوگوم
سن:23
جنسیت:بتا
رایحه:ندارد
رفیق تهیونگ و هیونجین
اکس تهیونگ هم بوده اما توافقی کات کردن.

یه پارت طولانی
نظرتون چیه؟