Part2

369 39 0
                                        

تهیونگ:

تهیونگ:کدوم گوری هستی تو نیم ساعته دم در وایسادم؟
هیونجین:تو راه تصادف کردم.
تهیونگ:تو احمق چیزیت نشده؟خوبی؟آخه الان وقت رنگ کردن مو بود؟
هیونجین:پس کی وقتشه.الان عروسی هیونگمه.خوبم عالیم.
تهیونگ:مواظب خودت باش.خب من الان جواب همین هیونگتو چی بدم؟نمیگه تو توله سگ کجایی؟
هیونجین:میام تا نیم ساعت دیگه تاکسی میگیرم.
تهیونگ:فقط نیم ساعت نبودی به هیونگ میگم... میگم...
هیونجین:باز تو تهدید تو خالی کردی بیا برو.
تهیونگ:خفه زود بیا.
بچه پرو خب به هیونگ چی بگم؟
آم ماشینش خراب شده آره ماشینش خراب شده. اما اون که ماشین نداره.
موتورش خراب شده.
رفتم پیش هیونگ.
تهیونگ:سلامم هیونگیی داماد شدنت مبارک.
لینو:مرسی دونسنگ.قل دیگت کوش؟
تهیونگ:آم موتورش خراب شد تا نیم ساعت دیگه میرسه.
لینو:مگه خونه نبود؟
تهیونگ:نه رفت آرایشگاه موهاشو رنگ کنه.
با نگاه خیره ای روم برگشتم دور برمو نگاه کردم اما کسیو ندیدم پس بیخیالش شدم.
تهیونگ:هان هیونگ کجاست؟
لینو:فرستادمش اتاقم استراحت کنه رنگش پریده بود یکم.
تهیونگ:بخاطر رایحه هاست.زیاد تو جمع نمونه بهتره.
لینو:میرم پیشش چکش کنم میترسم حالش بد بشه.
تهیونگ:یکم شیرینی ببر بهش بده.
لینو:باشه.
اخی چه نگرانه.
دلم به حال سینگلی خودم سوخت.
اگه الان جفتم بود رقص آخر شبو مجبور نبودم رو صندلی بشینم نگاه کنم.
حتی شاید یه توله هم داشتیم.
آه تهیونگ بیخیال.
جونگکوک:
فاک فاک بوی شرابش چه مست کنندس‌
چه جذابه پشمام چه جفت باحالی دارم من. اوخ دست هاشو نگاه چقدر رگ .
استپ استپ اون حلقه فاکی چی میگه تو انگشتش مارکم نداره که حتما پارتنر داره که حلقه انداخته ای گوه به این شانس چه شوهر هاتی بودا. صبر کن ببینم اون جفت منه گوه خورده دوست دختر/پسرش با جفت من ریخته روهم.
خب خب خب باید جونگکوک کارآگاه بیدار کنم ببینم کدوم احمقی با جفتمه.
اصن چیکارس این جیگر.
نکنه اخلاقش سگی باشه.
فلیکس:کوکیییی.
جونگکوک:چرا هوار میکشی؟
فلیکس:سوکی هیونگ یه امگا مارک کرده.
جونگکوک:امگا حالش خوبه؟خاک به سرم آبرو ریزی نشه.
فلیکس:خوبه فقط ضعف کرده بردنش داخل خانوادش و مامان و بابا و دایی اونجان و هوسوک هم جین سامچون و چیم و رز بردن اون سمت حیاط.
جونگکوک:بیا بریم پیش سوک.
تا اون سمت حیاط زیاد راهی نبود اما چیزی چالبی که نظرمو جلب کرد، شرابی بود که به سمت ساختمون ویلا میدوید.
با رسیدنمون به هیونگ فورا شروع کردم به سوال پرسیدن.
جونگکوک:سوک چرا مارک کردی دختر مردمو؟
جیمین:پسر بود.
جونگکوک:حالا هرچی.خانوادش پارمون میکنن اونم بدون اجازه مارکش کردی.
بابا رو میخوای چیکار کنی میکشتت.
هین عروسی هیونگ خراب نشه گناه داره اینهمه صبر کرد...
جین:بچه چقد حرف میزنی یکم نفس بگیر خفه نشی. سوک فعلا داره گرگش مهار میکنه میخواد بره پیش امگای مرک کردش.
فلیکس:هیچی نگفت؟
رزی:نه. ولی خیلی تعجب برانگیزه گرگ هیونگ خیلی آرومه پس چرا یه امگا غریبه رو مارک کرده؟
هوسوک:جفتم بود.
رزی:واقعا هیونگیییی؟
هوسوک:آره رایحه بلوبریش محشر بود.
جین:خب دیگه هیونگتون داماد شد.
فلیکس:از کجا معلوم جفتش قبولش کنه؟
جیمین:بچه تو این اوضاع منفی فکر نکن .حتما همو میخوان جفت همن نیمه هم اونم وقتی یکیشون مارک شده پس جای حرفی نیست.
فلیکس:اگه از هیونگ دلخور باشه چی؟
هوسوک:از دلش در میارم هر طور شده.
جونگکوک:چرا همتون دارید دوماد میشید اون از هان هیونگ این از جیمین که جلو جمع هر گوهیدلش بخواد میخوره اینم از سوک. فلیکس فقط من تو سینگل موندیم .
فلیکس:نگفتم یکیو تور کنیم اینجا نشد جا دیگه.
جونگکوک:فکر خوبیه.
هان:که فکر خوبیه ها؟
جونگکوک:آخ هیونگ گوشم ول کن اییی.
هان :فلیکس خان پیشنهادات قشنگی می‌شنوم.
فلیکس:هیونگ غلط کردم هیونگ گوشم گوه خوردم منو چه به تور کردن.
هان :دفعه دیگه شنیدم همچین حرفایی گوشتون میبرم.
جونگکوک:چشم هیونگ به خودت فشار نیار باشه؟
هان :از دست شما.
فلیکس:میخوای بشینی؟
هان:نه نگران نباشید. دردتون گرفت؟
ببخشید.
جونگکوک:فدای سر خودت و فندق هیونگی.
رزی:فندق چیه؟
فلیکس:هیچی.
نامجون:توله خرگوش.
جونگکوک:نامیییی
نامجون :بیا بغلم ببینمت خرگوش.
هوسوک:چیشد؟ حالش خوبه؟
نامجون : حالش خوبه خانوادش هم آرومن و فقط انگار داداشش یکم عصبیه.
جونگکوک:بریم پیششون.
______________________________
هوسوکو شوهر دادم رفت.

کوکی نعنایی یا گیلاسی؟/تهکوکWhere stories live. Discover now