Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

راننده‌ش پایین پله‌ها منتظرش بود و جونگ‌کوک وقت رو هدر نداد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

راننده‌ش پایین پله‌ها منتظرش بود و جونگ‌کوک وقت رو هدر نداد. بلافاصله از درِ بازشده توسط راننده داخل رفت و روی صندلی عقب بنزش جا گرفت.
- سریع‌تر از همیشه حرکت کن.

جمله‌ی دستوریش به گوش راننده رسید و افزایش سرعت ماشین رو به وضوح احساس کرد. سرش رو به پشتی صندلی تکیه داد، چشم‌هاش رو بست و با نوک انگشت‌هاش روی ران راستش ضرب گرفت.
دقایق به سرعت سپری شدن و جونگ‌کوک با توقف ماشین متوجه شد مدت زیادی غرق در افکارش بوده، جوری که گذر زمان رو حس نکرده.
در ماشین باز شد و با هجوم هوای تازه و مطلوب به‌سمتش، چشم‌هاش رو باز کرد و با اقتدار و تحکمی ک مختص به خودش بود از ماشین پیاده شد.
بی‌حوصله و کلافه مسیر رسیدن تا خونه‌ش رو پشت‌سر گذاشت و در نهایت مقابل واحدش متوقف شد. در رو با کلیدش باز کرد و صندل‌های سیاهش رو به‌جای کفش‌هاش پوشید. کتش رو از تنش بیرون کشید و حین بازکردن دکمه‌های انتهاییِ پیراهنش ابروی راستش رو بالا انداخت و نگاه کنجکاوش رو توی خونه‌ی ساکت و غرق در آرامش چرخوند.

 کتش رو از تنش بیرون کشید و حین بازکردن دکمه‌های انتهاییِ پیراهنش ابروی راستش رو بالا انداخت و نگاه کنجکاوش رو توی خونه‌ی ساکت و غرق در آرامش چرخوند

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
𝗢𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 ᴷᵛ ᴬᵁWhere stories live. Discover now