"part 3"

132 26 11
                                    

نامجون منتظر این جمله بود
"حس میکنم خیلی بهت آسون گرفتم. فقط با چند تا نقاشی تورو انتخاب کردم.گفتم بیای اینجا تا بهم ثابت کنی اشتباه نکردم و لایق مقام نقاش سلطنتی هستی"
منطقی بود. نامجون تو مدت زمان خیلی کمی پسر جوان رو انتخاب کرده بود.
جین سری تکون داد و گفت:
"چه کاری از دستم بر میاد شاهزاده"
شاهزاده کمی بهش خیره شد
"میخوام ببینم اون دستای ظریف چطور من رو نقاشی میکنن"
پس این خواسته ی نامجون بود.اون میخواست به دست جین نقاشی بشه . البته کشیدن او شاهزاده ی مغرور و سختگیر کار سختی بود اما پسر جوان چاره ای جز اطاعت نداشت.
"چشم شاهزاده. پس من توی حیاط منتظرتونم"
یه پوزخند روی لبای نامجون نشست. با همون پوزخند لب زد:
"حیاط؟ ولی من میخوام همین جا و همین الان کارتو شروع کنی"
الان؟ اینجا؟توی اتاقش با این نیم تنه ی لخت؟
پسرک حتی نمیتونست برای یک ثانیه به بدن شاهزاده خیره بشه ، حالا باید چند ساعت می نشست و اونو طراحی میکرد؟
تمام این افکار توی ذهن جین رژه میرفت
باید چیکار میکرد؟ اطاعت میکرد یا مخالفت؟
اصلا میتونست مخالفت کنه؟
با ناچاری گفت:
"بله...چشم"
نشست رو به روی نامجون و وسایل کارشو چید
شاهزاده پوزخندشو حفظ کرده بود و انگار خیلی خوب می دونست توی سر پسرک نقاش چی میگذره
سوکجین به شاهزاده خیره شد..نور آفتاب عضله هاش رو به خوبی نشون میداد
چشمش رو از روی عضله های نامجون برداشت و نگاهش رو برد بالاتر...سیب گلوش ، پوزخندش ، چشم هایی که انگار متعلق به اژدهاست
چرا همه چیز در مورد این شاهزاده انقدر جذابه؟
سوکجین به افکارش لعنتی فرستاد و قلم رو تو دستاش گرفت. به هر سختی که بود شروع به کشیدن شاهزاده ی با ابهت و جذاب رو به روش کرد.
"سه ساعت بعد"
کار سوکجین دیگه تموم شده بود. این سه ساعت براش مثه سه روز گذشت
روی پیشونیش قطره های عرق نشسته بود
یه نگاه به نقاشی انداخت.لبخند روی لبش نشون میداد از نتیجه راضیه.
"کارم تموم شد شاهزاده"
نامجون کنجکاو بود که نتیجه ی کار چجوری شده
با سرعت از جاش بلند شد و رفت کنار سوکجین نشست ، کاغذ و از دستش گرفت و با ذوق بهش نگاه کرد.همه چیز خیلی خوب و دقیق کشیده شده بود
" یااااا سوکجیناااا ، این عالی شده"
و همینطور با لبخند به نقاشی نگاه میکرد
انگار یادش رفته بود شاهزادست و رفتاراش مثه یه بیبی بوی شده بود.
نامجون محو نقاشی بود و سوکجین هم محو لبخند نامجون...
ببخشید بابت تاخیر. حمایت کنین تا منم انگیزه داشتم باشم تند تند آپ کنم🤍

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Dec 28, 2021 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 𝐩𝐚𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫 نقاش سلطنتیWhere stories live. Discover now