The Front Door Neighbor| JJK

part 8

شامپاین رو باز کردم و به همه ریختم و همه باهم جشن گرفتیم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

همه صبح زود پاشدیم چون دیشب یکم مست کرده بودیم خمار بودیم
رفتم سوپ خماری درست کنم دیدم جسیکا داره وسایل سوپ رو اماده میکنه

+ اوووو اونی میبینم که زود پاشدی

جسیکا: اووو هسا چه زود پاشدی دارم سوپ خماری درست میکنم

+ بزار منم کمکت کنم

جسی: بیا

با کمک هم یه سوپ خماری عالی درست کردیم کنارشم چند تا مخلفات هم گذاشتیم
تا ما تموم کردیم همه بیدار شدن و اماده بودن
نشستیم و صبحانه رو شروع کردیم بعد شروع کردیم به اماده شدن

یوشی گفته بود امروز با چند نفر از ایدل های معروف اشنا میشیم
چون قراره باهاشون همکاری کنیم
البته فقط من میدونم

* فلش بک

× هسا چون تو می خوای هویتت معلوم نباشه از این به بعد نباید بدون ماسک بیای به کمپانی و تو کمپانی هم ماسک داشته باشی

+باشه یوشی

× فراموش هم نکن اگه کسی ببینتت دیگه کاری نمی تونی بکنی باید کاملا خودتو بپوشونی
×یکی هم فردا چند تا ایدل میان تا باهاتون اشنا بشن چون قراره باهاتون همکاری کنن به تو زودتر گفتم چون تو باید حاضر بشی

+ مرسی که اطلاع دادی

× حالا برو وقتمو نگیر
*پایان فلش بک

من باید از امروز لباس های لش بپوشم و همیشه هم ماسک داشته باشم.

همه که اومدیم بریم با تعجب بهم نگا میکردن
+ دخترا بعدا بهتون توضیح میدم بیاین بریم دیر میشه

همه اوکی گفتن و رفتیم
توی اتاق تمرین یوشی و هفت نفر دیگه باهم بودن که داشتن با یوشی صحبت میکردن
وقتی رسیدیم صحبتشون قطع شد و همه پاشدن و
ما تعظیم کردیم و بعد چند لحظه دخترا جیغی کشیدن و هیجان زده بودن
ولی من با تعجب داشتم نگاه میکردم چرا اینجوری میکنن
یوشی تعجبمو دید و ازم پرسید:
× هی هسا فک کنم تو نیاز به معرفی داری؟

+ ممنون میشم اگه اینکارو بکنی
همه با تعجب به من نگا کردن بجز یوشی و یونها

+ تعجب نکنین من یه مدت کره نبودم و سرم شلوغ بود برا همون از ایدلا کسیو زیاد نمیشناسم

× اوکی هسا اینا گروه بی تی اس هستن بزرگترین بوی بند جهان هفت نفرن
(دیدیدی بی تی اس وارد میشود)

+ اوه واقعا

نامجون: بزار خودمون رو معرفی کنیم من کیم نامجون هستم لقبم آر ام و لیدر گروهم

جین: من کیم سوکجین هستم میتونی جین هم بگی ولی من ورلد واید هندسام رو ترجیح میدم

خندیدم شخصیت باحالی داشت
+ اوکی ورلد واید هندسام
لبخندی زد