روز سوم

96 29 1
                                    

عشق
سه روزه که غذا نمی خورم، گرسنه نیستم.
از این تخت بلند نمیشم، فردا مراسم تشییع جنازت برگزار میشه، نمی دونم میتونم برم اونجا یا نه، من از درون دارم میمیرم.

منتظرتم تا اون بالا بهت برسمو برای همیشه دوباره باهات باشم. هنوز پیراهنتو می پوشم، یادت هست؟ 

اولین بازی که همو دیدیم وقتی که توی دیزنی لند یه دختره نوشیدنیشو روی من ریخت و تو ژاکتتو به من قرض دادی تا احساس سرما نکنم، اینا برای من خیلی بزرگن، میدونی هنوز بوی تو میاد...

28 days without U [L.S] Persian translate Where stories live. Discover now