عشق
سه روزه که غذا نمی خورم، گرسنه نیستم.
از این تخت بلند نمیشم، فردا مراسم تشییع جنازت برگزار میشه، نمی دونم میتونم برم اونجا یا نه، من از درون دارم میمیرم.منتظرتم تا اون بالا بهت برسمو برای همیشه دوباره باهات باشم. هنوز پیراهنتو می پوشم، یادت هست؟
اولین بازی که همو دیدیم وقتی که توی دیزنی لند یه دختره نوشیدنیشو روی من ریخت و تو ژاکتتو به من قرض دادی تا احساس سرما نکنم، اینا برای من خیلی بزرگن، میدونی هنوز بوی تو میاد...
YOU ARE READING
28 days without U [L.S] Persian translate
Romance[Persian translation] بیست و هشت روز بدون تو با بیست و هشتا نامه که داخل اون دفترچه مشکیه، همون که کنار تختت بود نوشتم... میدونم داری بهم گوش میدی و مواظبمی...منم عاشقتم داستان کوتاه درباره احساسات هری بعد از خودکشی لویی، اما بعد ۲۸ روز چه اتفاقی م...