_نه اصلا...بهتره بریم.
چانیول دوباره جلوتر از خودش راه افتاد و همین بکهیون رو کاملا مطمئن کرد که اون دراز عوضی داره بهش میخنده!
_یااا نخند...من کاملا جدی بودم.
_میدونم فقط وقتی حرص میخوری جوری میشی که دوست دارم بازم حرصت بدم.
چانیول وقتی این کلمه رو ادا کرد، برگشت و نگاهی به چشمای از حرص ریز شده بک انداخت.
_یااااااا.
وقتی از سالن سینما خارج شدن، بدون ترس از اینکه کسی بخواد زیر نظر داشته باشتشون به سمت پارکینگ سینما حرکت کردن.
تمام راهی که به سمت پارکینگ طی کردن، تنها خمیازه های طولانی و پشت سر هم بکهیون سکوت بینشون رو میشکست.
چانیول برای بار n ام توی این مدت دلش به حال بک سوخت...آخه واقعا کی ساعت دو نصف شب میزد بیرون؟
خودشم خمیازه کوتاهی کشید که با بشکن توی هوای بک توجهش جلب شد.
_چی شد؟
بکهیون که تا قبل از اون منتظر یه خمیازه از طرف چان بود، حالا حس میکرد مچش در حال شادی برای اون خمیازه گرفته شده.
چشماش رو با حالت بدبختانه ای بست، همش تقصیر اون مقاله روانشناسی کوفتی بود که میگفت اگه موقع خمیازه کسی که روش کراشی هم خمیازه بکشه، یعنی اونم دوست داره!
فاک فاک یه دروغ باید جور میکرد...اما چی؟_هی...هیچی...یه مگس بود.
و بعد انگار که دنبال مگس باشه دستاش رو چند بار بهم کوبید و حتی از شدت هول شدگی دو دور هم دور خودش چرخید.
چانیول نمیتونست تشخیص بده پسر کنارش یه بچس یا آدم بالغ؟
_کیوت.
با نیشخند کوتاهی که گوشه لبش نشست زمزمه کرد و بدون اینکه متوجه حالت معذب بکهیون باشه، همونطور که دستش رو داخل جیب شلوار جینش فرو میبرد سر بحثی که خودش در حد مرگ راجبش کنجکاو بود ولی بک در همون حد ازش نفرت داشت رو باز کرد.
_اون پسره نگرانت نمیشه؟
چانیول از قصد اسم سهون رو نیاورد و به طرز بامزه ای از گوشه چشم ریکشن بکهیون رو زیر نظر گرفت، چرا تپش قلب گرفته بود؟
_ نه...میدونه بعضی وقتا میام پیشت.
بکهیون بدون هیچ علاقه ای جواب داد و یه تای ابروی چانیول بالا پرید.
_راجب من بهش گفتی؟!!
وارد پارکینگ شدن و بکهیون سریع اون کلاه کپ تو مخ رو از روی موهای عزیزش برداشت و دستی بینشون کشید.
_اوهوم.
حقیقتا میخواست بگه « اسم پارک چانیول رو بیشتر از اسم خودش از زبون من شنیده»در کل اولین اسمی به حساب میومد که هر صبح بک باهاش جوابش رو میداد ولی فقط به یه جواب خیلی کوتاه بسنده کرد.
![](https://img.wattpad.com/cover/204669294-288-k301109.jpg)
YOU ARE READING
ugly fan and hot fucker
Fanfictionname:ugly fan and hot fucker couple:chanbeak Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت:کامل شده☑️ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی بیون!❎ پارک چانیول تاپ آیدل معروف کره....کسی که بکهیون تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد تو صورتش زل زد و با...
ugly fan and hot fucker.prt48
Start from the beginning