كسى مى داند ؟

139 27 9
                                    


پرم از خالى و اين بار جهانى با من
خسته در بدرقه ى خنده ى ما مى گريد
دلخوشى بار سفر بست از اين كلبه ى غم
خنده ها كور و كر و گم شده در گريه ى ابر
چه كسى چتر مرا برد؟ كسى ميداند؟
شعر بى قافيه ها را، كسى مى خواند؟
شادى اما قدمى زد به دل جنگل و كوه
گم شد انگار ، كسى قدر مرا ميداند؟
كاش عاشق بودم، يا كه ساكت بودم
يا چو ابى كه روان نيست، راكد بودم
كاش تنها بودم، كاش دريا بودم
شايد اينطور كسى حرف مرا مى فهميد
يا كسى از غم اشفتگى ام مى رنجيد
شكل اين آينه انگار پر از ترديد است...
كاش مى شد شكست ، پل اين فاصله را
تا نمى بخشيدم ، ادمى همچو مرا...

شهر ماهWhere stories live. Discover now