Can I have this dance?|drarry

3

+تو کی هستی؟
خودش بود...همون پسره بود
-تو یهو کجا غیبت زد؟
+اون چه کاری بود که کردی؟
-ببین من متاسفم...منظور بدی نداشتم....متاسفم حله؟ خوبی الان؟ برگردیم؟
+ن فک کنم برا امشب کافیه
-من که گفتم منظوری نداشتم
+ببین تو نمیدونی من کیم و منم نمیدونم تو کی هستی و میخوام بدونی علاقه ای ام ندارم بدونم که اصن کی هستی!!
-منم نخواستم بهت بگم کیم...فقط بیا بدون دونستن هویت هم خوش بگزرونیم
+ن تو برو من زیاده روی کردم امشب
-نمیفهمم منظورتو
+بیشتر از حد باهات صمیمی شدم
-شدی که شدی خب که چی؟ تو که منو نمیشناسی!
+ببین قضیه اینه که من امشب اومدم به این مهمونی تا یه نفرو پیدا کنم و بدون اینکه بفهمه من کیم باهاش خوش بگزرونم ولی این ماسکای کوفتی نزاشتن....نتونستم پیداش کنم...
-خب در عوض اومدی پیش من
+انقد خنگ بودم که فکر میکردم کار درستیه...اومدم پیشت بهت پیشنهاد رقص دادم تا عکس العمل اونو ببینم دریغ از اینکه اون اصن نمیدونه من چی پوشیدمو کجام شایدم اصن دنبالم نمیگرده
-اون یه نفر کیه؟
+مهم نیست
-هست بهم بگو کیه؟
+اولا تو منو نمیشناسی که انقد به اون یه نفر داری حسودی میکنی دوما نمیتونم بگم
-اولا من حسودی نکردم فقط کنجکاوم دوما باید بهم بگی من نمیشناسمت پس نمیرم بزارم کف دستش
+نمیتونم بگم میفهمی؟
-خیلی خب نگو چرا تا قبل از امشب بهش نگفتی؟
+اینجوری که بنظر میاد نیست من و اون یجورایی دشمن همیم
یاد خودمو هری افتادم و اینکه چه جالب اونم مثل من عاشق کسی شده که دشمنشه...
+اون بنظر نمیاد ازم خوشش بیاد ولی من فک کنم حسم بهش بیشتر از علاقه ی معمولیه
-چرا بهش نمیگی؟
+که بره به بقیه ی اسلیترینیا بگه فلان کس عاشق من شده؟
-پس اسلیترینیه...خودت مال چه گروهی؟ اصن چرا باید عاشق کسی بشی که دشمنته و اگه بفهمه سوژت میکنه؟
+داری زیاد سوال میپرسی ها
-خیلی خب خیلی خب فقط بهم بگو کیه همین
+بین خودمون میمونه؟
-د لنتی من تو رو نمیشناسم اینو بفهم
+خیلی خب باشه...مالفوی...دراکو مالفوی
باورم نمیشه اون کیه که از من خوشش میاد و من متوجهش نشدم چطور ممکنه از حس یه نفر در مورد خودم باخبر نباشم
دشمن؟ اون پسر هر کیه دشمنمه؟ ولی اخه کی؟
+چیه تعجب کردی؟
-دراکو مالفوی پسر مغرور اسلیترینی؟
+خودشه...هر بار دوس دارم تو دریاچه ی یخی چشماش غرق بشم تا نجاتم بده...هر بار نگاش میکنم ریشه ی افکارم دورم میپیچه و منو وادار به بیشتر نگاه کردنش میکنه ولی اون انقد مغرور و کله شق هست که من تو فکرشم نباشم
-دو تا نکته...یکی اینکه تو از پسرا خوشت میاد و دو اینکه مالفوی پسر یه دنده ایه ولی باهوش چطور تاحالا حس تو رو نفهمیده؟
+اره از وقتی یادم میاد نسبت به پسرا افکارم فرق داشته و راجب نکته ی دوم بخاطر خودمه
همیشه جوابشو دادم و طوری رفتار کردم انگار ازش متنفرم و حاضر نیستم لحظه ای باهاش باشم ولی از درون هر بار خودمو بخاطر رفتارم سرزنش میکردم
-میخوای کمکت کنم؟
+چه کمکی میتونی بکنی؟ تو حتی منو نمیشناسی!!
-میتونم بشناسم اگه تو خودتو معرفی کنی :/
+راهنماییت میکنم...پسری که از لحظه ی اشناییش با دراکو مالفوی دشمنی داشت.
-اون مالفوی کله شق با همه دشمنی داره