Chapter44
یادم میاد وقتی که هی رو میخوندم چقدر هیجان داشتم... بکهیونش خیلی خاص و کاریزماتیک بود. وقتی چانیول اسم بکهیون رو ذخیره کرد و قلبم یه تپش جا انداخت چون واقعا he خیلی برام زیبا بود. قشنگترین بخشش به نظر من اون پارتی بود که چانیول با یه قایق سورپرایزش کرد و من برای خواستههای کوچیک خودم که میشد برآورده بشه و نشد اشک ریختم... امیدوارم هر جا که هستی موفق باشی و فقط خواستم بگم که هی چقدر برام عزیز بود♡