خلاصه:
در زمانی که فرمانروایی سرزمین الید دنیا رو در مشتش داشت سوال بزرگ همه این بود که چرا ولیعهد این کشور پهناور هنوز شخصی رو برای مقام ملکش یا به طور واضح تر،بانوی جهان انتخاب نکرده.
افرادی بودن که یقین داشتن ولیعهد تهیونگ اون جایگاه رو برای کسی که قرار بود دلش رو بلرزونه رزرو کرده بود.
درسته.
ولی اون تا چند سال بعد فرشته زندگیش رو ملاقات نکرد.
درست تا زمانی که حدود یک سال تمام از تاج گزاریش گذشته بود.
اون فرشته جزو دسته جهش یافته جامعه بود ولی شاه تهیونگ اول معتقد بود اون در دنیا برای خودش دسته‌ای جدا داره.
دسته‌ای که فقط و فقط حاوی یک نفره!
دسته‌ای که قلب پراقتدار ترین شخصی که ممکنه بشناسین رو تصاحب کرده بود.
ولی عاشق کردن یک پادشاه،اونم نه هر پادشاهی،فرمانده ترسناک،اما دلسوز الید،اصلا کار ساده‌ای نیست.
باعث میشه بزرگ‌ترین تغییرات ممکن در زندگیتون حاصل شه.
تغییراتی که وفق دادن زندگی باهاش بزرگ‌ترین چالش جونگکوک بود.
تغییرات شیرین اما سخت که با وجود دشواری بیش از حدشون اون عاشقشون بود.
تغییرات اونو به استوره‌ی زندگیش،تهیونگ اول ملقب به ارینا یا همون الهه آرامشش میرسوند.
جونگکوک لحظه مرگ، زندگی رو پیدا کرده بود!
تهیونگ الهه ارامش جونگکوک بود و
جونگکوک،هدیه‌ای از طرف دریا به تهیونگ.
کیوتیا اگه تو تلگرام راحت ترین این فیک اپش به زودی در گلدن فیک شروع میشه!
@goldenfic